جزییات تازه از پرونده قاتل قندشکن

به گزارش صد آنلاین، مردی که در پی تحقیقات جنایی به دستور بازپرس گودرزی بازداشت شده، متهم است خواهر خود را به خاطر موضوعات ارثی با قندشکن به قتل رسانده‌ است. همچنین او قصد قتل دو نفر دیگر را هم داشت که یکی از آنها پس از یک ماه بستری بودن روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد.

در این پرونده بازپرس حسین گودرزی که ۲۸ آبان ماه امسال مسئولیت کشیک پایتخت را برعهده داشت دستور بازداشت متهم را صادر کرد و در نهایت با تحقیقات انجام شده پس از دو هفته متهم روبه‌روی او نشانده شد تا به سوالاتش پاسخ دهد. بازپرس گودرزی در دقایق پایانی ۲۸ آبان مطلع شد در ساختمانی دو طبقه در شرق تهران قتلی اتفاق افتاده است و پس از حضور در محل پی برد متهم به قتل مردی است که به گفته اقوامش به مواد مخدر اعتیاد دارد و طبقه دوم ساختمان را به پاتوق مصرف مواد مخدر تبدیل کرده بود.

برادر متهم که موضوع را به پلیس اطلاع داده بود، گفت: برادرم، خواهرمان را در خانه موروثی کشته است. این خانه موضوع اختلاف ما بود.

این مرد در توضیح ماجرا به بازپرس جنایی گفت: ما شکایتی مطرح کرده بودیم و قرار بود خواهرم امروز با کارشناس قوه قضاییه، داخل خانه موروثی را ببینند اما بعد از آن از او بی‌خبر بودم و تلفنش را هم جواب نمی‌داد. برای همین به خانه رفتم و دیدم در قفل است و جلوی در ورودی ساختمان هم دوغاب ریخته شده تا گمان شود آنجا مدت‌ها است بسته است. از آنجا که می‌دانستم ماجرا چیست و خواهرم امروز آنجا بوده، با پلیس و آتش‌نشانی تماس گرفتم. وقتی آنها رسیدند، در را باز کردیم. بعد هم در طبقه بالا که دست برادرم بود با جسد خواهرم در اتاق خواب روبه‌رو شدیم. علاوه بر آن بدن نیمه جان خانمی که کارشناس رسمی دادگستری بود و همینطور مردی که مستاجر طبقه پایین است را دیدیم.

با این اظهارات تحقیقات ادامه یافت و مشخص شد برادر مقتول وقتی خواهرش به آنجا رفته بود، با او درگیر شده و با قندشکن به سرش زده و او را کشته است. همچنین قاتل پس از حمله به کارشناس رسمی دادگستری و مستاجر طبقه اول، پیکر نیمه جان آنها را رها کرده است.

در پی بدست آمدن این نتایج با توجه به اختلافی که متهم به قتل با خواهر و برادرش در مورد ارث و میراث داشت، بازپرس حسین گودرزی دستور ادامه تحقیقات و دستگیری متهم فراری را صادر کرد.

سپس برادر مقتول بار دیگر از سوی ماموران اداره دهم پلیس آگاهی مورد تحقیق قرار گرفت تا شاید در اظهاراتش سرنخی برای دستگیری متهمان بدست بیاید. او گفت: «چند سالی است پدر و مادرم فوت کرده‌اند و ما می‌خواهیم خانه موروثی را بفروشیم و هر کسی سهم خود را بردارد، اما برادرم شهروز که در طبقه دوم زندگی می‌کند، مخالفت می‌کرد. او معتاد به مواد مخدر بود و با پسر خواهرم که کشته شده زندگی می‌کرد و ساختمان را پاتوق افراد خلافکار کرده‌بود. به همین دلیل من و خواهرم تصمیم گرفتیم وضعیت خانه موروثی را تعیین‌تکلیف کنیم و به دادگاه هم شکایت کردیم. آن روز ساعت ۱۱ صبح خواهرم با حکم قضایی در حالی که کارشناس دادگستری همراهش بود به خانه قدیمی‌امان رفت، اما بعد از آن به هر کدامشان زنگ زدم فایده نداشت، نه جوا دادند و خبری نشد، برای همین نگرانشان شدم. وقتی به در خانه آمدم، دیدم در خانه با گچ بسته شده‌است. بیشتر شدم شد و پلیس خبر کردم، وقتی با ماموران وارد خانه شدم، جسد بی‌جان خواهرم و پیکر‌های نیمه جان و بی‌هوش کارشناس دادگستری و مستاجرمان روبه‌رو شدیم.»

این در حالی بود که ماموران پلیس دوربین‌های مداربسته محل حادثه را هم چند بار مورد بازبینی قرار دادند، اما سرنخی بدست نیاوردند.

در نهایت دو متهم تحت تعقیب با شیوه‌های پلیسی ردیابی شدند و سرانجام شهروز در حوالی میدان آزادی شناسایی و بازداشت شد.

این در حالی بود که مرد مجروحی که بیش از یک ماه با مرگ دست و پنجه نرم می‌کرد هم روی تخت بیمارستان جان خود را از دست داد و تعداد قربانیان مرد که متهم است خواهرش را با قندشکن کشته است به دو نفر رسید. پس از آن متهم در دادسرای امور جنایی قتل‌ها را انکار کرد و گفت: «من معتاد شدم و زن و فرزندم مرا ترک کردند و من در خانه موروثی‌مان زندگی می‌کردم. روز حادثه وقتی خواهرم همراه زن جوانی وارد خانه شد، من و خواهر‌زاده‌ام خانه را ترک کردیم و خبر ندارم چه کسی دست به جنایت زده‌است.»

در حالی است که تصاویر و شواهد ادعای این متهم را غیرمحتمل نشان می‌دهد او همچنان منکر ارتکاب قتل است با این وجود تحقیقات از او ادامه دارد و همدست او هم همچنان تحت تعقیب است.

در این بین پس از حدود یکماه، یکی از دو مجروح حادثه که مرد مستاجر آن خانه بود، جان خود را از دست داد و تعداد قربانیان این متهم به دو نفر رسید.

سرانجام شهروز که در بازداشت بود به حملات مرگبار با قندشکن اعتراف کرد و انگیزه را اختلافاتی دانست که بر سر ارثیه با خانواده داشت.

او گفت: من در ایروان ارمنستان متافیزیک خوانده‌ام و بعد از بازگشت به ایران در یک شهرستان کار درمان را آغاز کردم، البته پزشک نیستم و طب سنتی انجام می‌دادم و کسانی را که ام اس و فک کج و مشکلاتی مشابه داشتند را با شیوه‌های تجربی درمان می‌کردم. اما خانواده با توجه به کاری که داشتم از من شکایت کردند و به جرم اخلال در کار پزشکی دستگیر شدم. پس از آن مدتی زندان بودم و آزاد شدم، اما خواهر و برادرانم بعد از فوت پدر و مادرم زمینی که در شهرستان داشتیم فروختند و سهم من را ندادند. پس از آن تنها چیزی که به من رسیده بود و هنوز داشتم سه سکه عتیقه بود که موضوع را با مستاجر خانه‌ای که او هم کشته شده است در میان گذاشتم و از او خواستم برای سکه‌ها مشتری پیدا کند و من هم مبلغی از پول سکه‌ها را به او بدهم.

این متهم در مورد مورد مستاجر نیز گفت: او قبلا از پدرم نگهداری می‌کرد و بعد از فوت پدرمان از مادرمان پرستاری می‌کرد و حتی بعد از فوت مادرم هم در خانه ما ماند. به همین خاطر که مدتی بود او را میشناختم ، پیشنهاد دادم سه سکه بفروشد اما او به خواهرم گفته بود سه سکه عتیقه پیش من است، برای همین از دست او عصبانی بودم.

این متهم در مورد ماجرای منجر به قتل هم گفت: آن مرد مستاجر یکماه قبل خانه را خالی کرد و بعد ناگهان خواهرم گفت؛ من هم به زودی باید آنجا را تخلیه کنم چون برای کارشناس فردی را می‌آورند و بعد آنجا هم برای فروش گذاشته می‌شود

این متهم ادامه داد: اما حرف من این بود مگر سهم قبلی من را دادید که می‌خواهید اینجا را هم بفروشید؟ آن روز هم خواهر با کارشناس آمده بود حرف سه سکه را پیش کشید و گفت آنها را هم باید بدهی. به همین خاطر عصبانی شدم و بعد هم درگیر شدیم. بعد که عصبانی شدم به آشپزخانه رفتم و قندشکن اول به خواهر حمله کردم، بعد مستاجر و بعد هم کارشناسی که برای خانه آمده بود. وقتی هر سه نفر را زدم ساک دستیم را برداشتم و فرار کردم.

این متهم با وجود اعتراف به حملات مرگبار همدستی خواهرزاده‌اش را همچنان انکار می‌کند و مدعی است: اگر خواهر و برادرهایش سهم‌الارث او را می‌دادند کار به اینجا نمی‌کشید. او همچنین مدعی شد که قصد داشت کسب و کاری هم برای خودش راه بیندازد و در آن صورت احتمال این اتفاقات هم کم می‌شد. این متهم در پایان از اولیای‌دم خواست او را ببخشند و گفت قصد قتل نداشته است.

در حال حاضر با اعترافات متهم تحقیقات در مورد این پرونده همچنان ادامه دارد./ سایت جنایی