آخرین اخبار
۲۴ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۰
کابوس جمعی از افزایش قیمت طلا و دلار
بازدید:۵۷۹
صد آنلاین | یک روزنامه اصلاح‌طلب گزارشی از تاثیر افزایش قیمت دلار و طلا بر زندگی مردم تهیه کرده است.
کد خبر : ۱۴۵۳۵۳
به گزارش صد آنلاین، از زمانی که قیمت دلار وارد کانال سه هزار تومان شد و پس از آن روند افزایشی آنقدر ادامه یافت که حالا به ۱۰۰هزار تومان نزدیک شده، ایرانی‌ها از آنچه قرار است این ماجرا بر سرشان بیاورد، انگشت به دندان گزیده‌اند. افزایش قیمت دلار و طلا، حالا تبدیل به یک عادت دیرینه شده، شب خوابیدن و صبح بیدار شدن با قیمت‌های جدید هم؛ عادتی که مدام تکرار می‌شود اما عادی نمی‌شود.

 

حکایت این روزها هم مشابه است. مردم هر روز، بیش از آنکه حال هم را بپرسند، با حیرت و نگرانی از قیمت دلار و طلا می‌گویند و از هم می‌پرسند: «حالا چه می‌شود؟»، بعضی از سطور تذکرة‌الاولیا وام گرفتند و نوشتند: «چگونه باشد حال قومی که در دریا باشند و کشتی بشکند و هر یکی بر تخته‌ای بماند؟» و بعضی از ناامیدی، افسردگی و حال بد، از اینکه ادامه‌دادن برایشان سخت شده؛ یک کابوس جمعی.

 

 

کاربران شبکه‌های اجتماعی این چند روز را با انتشار نگرانی‌هایشان در این باره گذرانده‌اند؛ آنها در استوری‌های حساب‌های اینستاگرام، بارها نوشتند که چند روز در صفحه‌های کسب‌وکارهایشان فعالیت نخواهند کرد. در حساب‌های شبکه ایکس نوشتند که از ترس آینده‌ای تاریک، دچار اضطراب‌های شدید شده‌اند و در پست‌هایشان نوشتند که ادامه‌دادن برایشان یک کار پرزحمت شده.

مائده یکی از کسانی است که از حس و حالش اینطور نوشته است: «یادم به ایامی می‌افتد که در تحریریه روزنامه، برای افزایش ۲۰۰ تومانی دلار، صفحه یک می‌بستیم، هشدار می‌دادیم، نقد و تحلیل و چه و چه که اگر دلار به چهار تومان برسد، که اگر اقتصاد ایران بی‌ثبات باقی بماند، که اگر… حالا در کابوس جمعی به تماشای دلار ۹۰ هزار تومانی نشسته‌ایم.»  گفت‌وگوها در دنیای واقعی هم این روزها، همه حول شوکی است که بازار ارز و طلا به جامعه وارد کرده.

 

 

سهیل، مرد ۳۸ ساله‌ای است که می‌گوید هربار با افزایش قیمت‌ها به این فکر می‌کند که در عمر کوتاهش در وطنش ایران، چه‌ها که ندیده است: «من آدم امیدواری‌ام؛ در همه این سال‌ها، هربار بحرانی پیش می‌آید با خودم می‌گویم این هم می‌گذرد و ما دوام می‌آوریم اما حالا احساس می‌کنم کاسه صبرم دیگر لبریز شده است. این روزها فکر می‌کنم یک آدم تا کجا می‌تواند تحمل کند؟ جوانی ما در هول و ولای قیمت‌ها گذشت.» اینها حرف‌های مشابه فاطمه ۴۰ ساله هم هست؛ او و همسرش به‌تازگی تصمیم گرفته‌اند که بچه‌دار شوند اما تصمیم‌شان با نرخ جدید دلار و طلا متزلزل شده. فاطمه می‌گوید، نمی‌تواند خودش را راضی کند انسانی را به این کشور اضافه کند.

درماندگی کسب‌وکارهای کوچک

هدی یک‌سال است که کار فروش آنلاین قهوه را شروع کرده و از همان زمان تا امروز، هر روز با افزایش قیمت دلار روبه‌رو شده است. هزینه‌ دلاری که او برای خرید یک‌کیلو قهوه باکیفیت هزینه می‌کند، بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ دلار است و بسته به کیفیت آن تغییر می‌کند. تا پیش از حذف ارز نیمایی قهوه، این کالا هم شامل آن می‌شد اما بعد از حذف آن، حالا هزینه واردات‌اش افزایش یافته و کسب‌وکارهایی مثل هدی باید با قیمت بالاتری آن را بفروشند؛ اتفاقی که باعث می‌شود مردم قهوه را از سبد خرید خودشان حذف کنند.

 

«از سال قبل تا امسال قیمت دلار هر روز در حال تغییر است. به‌دلیل شرایط جغرافیایی ایران، قهوه در ایران کشت نمی‌شود و باید آن را از کشورهای همسایه وارد کنیم. قیمت دلاری هر یک‌کیلو قهوه برای ما که از امارات آن را وارد می‌کنیم، بین ۵۰۰ تا ۷۰۰-۶۰۰ هزار تومان می‌شود و به کیفیت و نوع آن بستگی دارد. اما چرا اینقدر گران است؟ چون واردات آن با نرخ دلار آزاد حساب می‌شود و قیمت قهوه دانه‌سبز برای ما دوبرابر می‌شود.»

در این شرایط، قیمت فروش قهوه با بسته‌بندی، رست کردن و هزینه ارسال، حدود یک‌میلیون یا کمی بیشتر می‌شود. «در این شرایط مردم چندان اعتماد نمی‌کنند که این هزینه را برای خرید قهوه صرف کنند. یک‌میلیون و ۲۰۰ هزار تومان هزینه کرده‌ایم اما در کسب‌وکار آنلاین درنهایت ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان سود می‌کنیم.»

 

 

با افزایش قیمت دلار، مشتری‌های هدی و بسیاری از فروشگاه‌های آنلاین، کمتر شده‌اند و فروشنده‌ها می‌گویند قدرت خرید مردم آمده پایین و خیلی هم نمی‌خرند. «این موضوع باعث افت فروش بسیاری از کسب‌وکارهای کوچک می‌شود، به‌ویژه درباره کالایی که من می‌فروشم؛ چون ضروری نیست و ممکن است مردم آن را از سبد خانوار خود حذف کنند.»

مریم هم همین تجربه را پشت‌سر می‌گذارد. او از هشت‌سال پیش کار ساخت سفال و سرامیک را شروع کرده است و با هر بار افزایش قیمت دلار، با رشد شدید قیمت مواد اولیه روبه‌رو می‌شود و در این شرایط باید تصمیم بگیرد که قیمت تولیداتش را افزایش دهد یا خیر؟ مشتریان او معمولاً تولیدات او را برای هدیه و استفاده روزمره سفارش می‌دهند و ممکن است با هربار افزایش قیمت، آنها هم محصولات سرامیکی را از سبد خرید خود حذف کنند.

 

 

«در این شرایط با افزایش قیمت مواد اولیه، ما هم ناچار می‌شویم قیمت محصولات را بالا ببریم، درنتیجه مردم هم کمتر خرید می‌کنند. به‌عنوان مثال قیمت لعاب لاجوردی که من دو سال پیش کیلویی سه‌میلیون و ۸۰۰ هزار تومان تهیه می‌کردم، امروز  نزدیک به ۹ میلیون تومان است. درصورتی‌که در این‌مدت قیمت محصولم را به این اندازه افزایش نداده‌ام.» او ناچار است از سود تولید محصولاتش کم کند تا فروش ادامه پیدا کند. «این روند باعث می‌شود کارگاه‌های کوچکی مثل من از گردونه تولید خارج شوند و خودشان را از بازار حذف کنند.»

 

 

فروشندگان محصولات اولیه با هربار تغییر قیمت دلار، محصولات‌شان را به بازار عرضه نمی‌کنند و منتظر می‌مانند که قیمت‌ها به ثبات برسد. مریم هم این تجربه را دارد. «قرار بود آبان‌ماه کوره‌ای بخرم که قیمت‌اش ۵۵ میلیون تومان بود، آن‌موقع قیمت دلار حدود ۶۰ هزار تومان بود. الان اگر بخواهم این کوره را تهیه کنم، می‌گویند تا قیمت دلار ثابت نشود، نمی‌فروشیم و هماهنگ با درصد افزایش قیمت دلار، ‌قیمت کوره را هم افزایش می‌دهند.»

اینها مشکلاتی است که صاحبان کسب‌وکارهای دیگر هم با آن روبه‌رو شده‌اند؛ مثل مرجان که چهار سال است محصولات خوردنی می‌فروشد. برای او همیشه بازار عید پرتلاطم بوده ولی امسال شدیدتر بوده است. او می‌گوید به‌دلیل افزایش قیمت دلار، میوه‌ها را از بازار جمع و صادر می‌کنند و حالا قیمت فروش هرکیلو گوجه خشک برای او که تولیدکننده این محصول است، از کیلویی ۳۰۰ هزار تومان به ۸۰۰ هزار تومان رسیده است.

 

 

 

در این شرایط مشتریان او حجم سفارش‌ها را کاهش می‌دهند. «الان باید گوجه را کیلویی ۴۰ هزار تومان بخریم و خشک کنیم. بعضی میوه‌ها مثل انبه و نارگیل هم تحت‌تاثیر قیمت دلار، گران می‌شوند و واردکننده هم به قیمت امروز می‌فروشد. نمی‌توان گفت که بازار به‌صورت کامل می‌خوابد ولی اگر قبلاً بیشترین فروش در وزن نیم‌کیلو و یک‌کیلو بود، الان روی ۲۵۰ گرم  است و درواقع سبد مردم کوچک‌تر می‌شود. اتفاق تلخ دیگر این است که برای خرید خوراکی‌های ارزان‌تر، جنس‌های کهنه به بازار می‌آیند که از نظر بهداشتی باید حذف می‌شدند، اما آنها را بوداده می‌کنند، تثیبت‌کننده رنگ اضافه می‌کنند و وارد بازار می‌کنند؛ درحالی‌که اصلاً ارزش غذایی ندارند.»

 

 

آزاده، بازنشسته است و افزایش قیمت دلار برای او مثل یک شوک اساسی و کابوسی جدی است. حتی پسر ۱۵ ساله او هم حالا نگران قیمت دلار است. «سفره‌هایمان از آن‌چه که بود، کوچک‌تر شده است. شیرینی‌ که می‌خواهم بپزم و موادش را دو ماه پیش خریدم، از هفته دیگر قرار است با ۲۵ درصد افزایش قیمت تحویل بگیرم. این رقم برای مواد اولیه معمولی است، اما خیلی از کارهای خرد و خودگردان حتماً با این شرایط از بین می‌روند.»

صاحبان کسب‌وکارهای آنلاین می‌گویند که اگر این شرایط ادامه پیدا کند، ممکن است به زودی کارشان را تعطیل کنند یا حداقل برای مدتی آن را متوقف کنند. مثل دوره‌ای که اینستاگرام فیلتر شد و بسیاری از کسب‌وکارهای آنلاین از بین رفت، دور از ذهن نیست که در این طوفان افزایش قیمت دلار دوباره این اتفاق رخ دهد. زهرا، برندی برای دوخت وسایل آشپزخانه دارد و حالا با بی‌ثباتی بازار، بسیاری از مشتریان او یا از حجم سفارش‌ها کم می‌کنند یا آن را پس می‌گیرند.

 

 

شرایط بازار هیچ ثباتی ندارد و قیمت دلار ارتباط مستقیمی با وسایل اولیه کار او مانند پارچه، پشم‌شیشه و… دارد و او مجبور است فهرست قیمت‌های کارش را تغییر دهد. «با این وضع قیمت‌ها اصلاً صرفه اقتصادی ندارد که برای آن وقت بگذاری چون چیزی برای آدم نمی‌ماند و هنر گوشه کوچکی از ارتزاق ما را هم شامل نمی‌شود. در این مدت موارد زیادی داشتم که به‌دلیل قیمت یا سفارش را محدود کرده یا حذف کرده‌اند.

خیلی از ما که کسب‌وکارهای کوچکی داریم، همه امیدمان به فروش است و در این شرایط بیشتر ضرر می‌کنیم. نه می‌توانیم فروش را بیشتر کنیم، نه سرمایه را در خانه دپو کنیم. در فشار وحشتناکی قرار گرفته‌ایم و اگر شرایط به همین روال ادامه پیدا کند، بسیاری از ما مجبور می‌شویم حتی برای مدت محدودی کارمان را متوقف کنیم. وقتی در این چرخه معیوب قرار می‌گیری، مرتب کار تولید می‌کنی ولی فروش و سودی نداری؛ ادامه کار توجیه ندارد.»

منبع: روزنامه هم میهن

اشتراک گذاری:
برچسب ها :
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها