اعتماد زن جوان به مرد فالگیر با قتلش پایان یافت

به گزارش صد آنلاین، شامگاه سیزدهم دی امسال زنی با پلیس ۱۱۰ تهران تماس گرفت و از وقوع جنایتی هولناک در بوستان نیما در شرق تهران خبر داد. همزمان با حضور ماموران در آنجا، مشاهده کردند مقتول، دختری ۳۷ ساله است که با ضربه‌های چاقو به قتل رسیده.

در بازرسی از کیف همراه او، مدارک هویتی‌اش را یافتند و نام او فاش شد. زنی که شاهد این جنایت بود در تحقیقات به ماموران گفت: برای هواخوری به این بوستان آمده بودم، صدای مشاجره میان زن و مردی را شنیدم و با گرفتن رد صدا، فهمیدم آن دو در میان شمشاد‌ها درگیر شده‌اند.

 آن مرد، زن جوان راکتک می‌زد. با گوشی‌ام از این صحنه فیلم گرفتم تا به پلیس نشان دهم که مرد مهاجم متوجه فیلمبرداری شد و فریاد زد چه می‌کنی. چرا فیلم می‌گیری، دعوای خانوادگی است. از اینجا برو و فیلم را پاک‌کن تا بلایی سرت نیاوردم. وی افزود: دوباره آن مرد به دختر جوان حمله کرد و در حالی که آن دختر التماس می‌کرد، با چاقو به جانش افتاد. او بعد از برداشتن گوشی دختر زخمی، به من حمله کرد، گوشی‌ام را شکست و با تهدید به قتل، فرار کرد. رفتم دختر جوان را نجات دهم، اما او مرده بود.

موضوع این جنایت به حسین گودرزی، بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران گزارش شد و با دستور قضایی تیمی از ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران تحقیقات برای یافتن خانواده مقتول و دستگیری قاتل فراری را آغاز کردند. با شناسایی خانواده مقتول، آنها گفتند فرزندشان برای دیدن دوستش از خانه بیرون رفته و بازنگشته و همچنین تلفنش هم خاموش است. از طریق پلیس متوجه شده‌اند توسط مردی کشته شده است. فرزندشان طلا‌هایی نیز همراه داشته که سرقت شده است. ماموران به دنبال قاتل فراری بودند تا این‌که چند روز پیش به سرنخ‌هایی دست یافتند که نشان می‌داد، مقتول مدتی بود به خانه یک مرد رمال در رفت وآمد بوده و با به دست آمدن تصویر این مرد، معلوم شد او همان قاتل فراری است.

متهم دیروز در مخفیگاهش بازداشت شد و در جریان تحقیقات پلیسی گفت: در زمینه رمالی و خرید و فروش سنگ‌های قیمتی و زیرخاکی فعالیت دارم. افراد زیادی برای رمالی و گرفتن نسخه‌های خوشبختی و حل مشکلات خود نزد من می‌آمدند. این دختر جوان هم به عنوان مشتری آمده و گفته بود مشکلات زیادی در زندگی‌اش دارد که برای حل آن باید از نسخه‌های خوشبختی استفاده کند. چند نسخه خوشبختی خرید و قرار شد طبق آنها عمل کند. بعد دوباره برای خرید نسخه‌های خوشبختی نزدم آمد و با سوء‌استفاده از شلوغی خانه‌ام، مقداری سنگ‌های قیمتی و عتیقه را همراه طلایی که در خانه داشتم، سرقت کرد. هرچه به او زنگ زدم، جواب درستی به من نمی‌داد. حتی تهدیدش کردم اگر اموالم را پس ندهد، او را به جادوی سیاه گرفتار می‌کنم. با وی قرار گذاشتم که به بوستان آمد. زیر بار نمی‌رفت اموالم را پس دهد که درگیر شدیم و او را با ضربه‌های چاقو کشتم. گوشی‌اش را برداشتم و فرار کردم تا معلوم نشود با من قرار داشته است.

سرهنگ مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی پایتخت با تایید این خبر به جام‌جم گفت: با اعتراف متهم و ادعایی که درباره انگیزه‌اش مطرح کرده، تحقیقات در این رابطه از وی ادامه دارد.

منبع: حادثه ۲۴