آخرین اخبار
۱۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۲۵
نوجوان زورگیری که بخاطر موتورسیکلت داشتن خلاف کار شد
بازدید:۱۲۵۷
صد آنلاین | اگر دوباره بتوانم رضایت شاکیانم را بگیرم، بازهم به سرکارم در تهران باز می گردم و با این باند گوشی قاپی قطع رابطه می کنم...
کد خبر : ۱۳۶۶۲۲

به گزارش صد آنلاین،نوجوان ۱۶ ساله‌ای که سرکردگی یک باند زورگیری وگوش قاپی را به عهده داشت و با تلاش شبانه روزی ماموران تجسس کلانتری طبرسی شمالی دستگیر شده است،

 

 

 

 

با بیان این که به «چاقه» شهرت دارد، درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: پدرم با خودرو مسافرکشی می‌کند و مادرم نیز خانه دار است، اما من به خواست پدرم در کلاس پنجم ابتدایی ترک تحصیل کردم و شاگرد یک تعمیرگاه کیف و چمدان شدم. آن زمان خواهرم در تهران زندگی می‌کرد و من هم به همراه یکی از دوستانم که اکنون دستگیر شده است، به تهران رفتیم ولی او ۳ ماه بعد به مشهد بازگشت و من هم برای آموختن یک حرفه در تعمیرگاه موتورسیکلت مشغول کار شدم.

 

 




در همین زمان برادر بزرگ ترم که با یک دختر آشنا شده بود، ازخانه فرارکرد و با آن دختر به مکان نامعلومی رفت به طوری که دیگر از او خبری نداریم. با این حال من در تهران دوام نیاوردم و دوباره به مشهد بازگشتم.

طولی نکشید که دوستان سابقم به سراغم آمدند و، چون من موتورسیکلت داشتم با وسوسه آن‌ها یک باند ۴نفره زورگیری و گوشی قاپی را تشکیل دادیم. البته برخی دیگر از همدستانم خودشان با افراد دیگری و به طور مجزا گوشی قاپی می‌کردند. در بیشتر سرقت‌ها من راکب موتورسیکلت بودم، اما گاهی نیز ترک نشین می‌شدم و از مردم زورگیری می‌کردم.

یکی از همدستانم که به «تُخس» معروف است، اگر کسی مقاومت می‌کرد یا از چاقو‌های ما می‌ترسید، او از موتورسیکلت پیاده می‌شد و علاوه برگوشی با کتک کاری پول هایش را هم می‌گرفت.

ما معمولا پنج شنبه‌ها بیشتر زورگیری می‌کردیم چون «تُخس» مدعی بود در روز‌های پنج شنبه مردم بیشتر بیرون می‌آیند و ما شکار بهتری داریم. البته در مناطقی که زورگیری‌های بیشتری انجام می‌دادیم، ماسک سیاه به چهره می‌زدیم تا شناخته نشویم، اما در خیابان‌هایی که کمتر زورگیری می‌کردیم ۳ نفری و بدون نقاب سوار موتورسیکلت می‌شدیم و گوشی قاپی می‌کردیم.

 

 

 

 



بعد هم همه گوشی‌های سرقتی را به یک مالخر می‌فروختیم و پول آن را بین خودمان تقسیم می‌کردیم. گاهی نیز من خودم به تنهایی و بدون حضور همدستانم گوشی قاپی می‌کردم ولی تا جایی که اطلاع دارم مالخری که گوشی‌ها را به او می‌فروختیم، با یک مالخر حرفه‌ای دیگر در تماس بود و گوشی‌ها را به او می‌فروخت.

با این وجود «تُخس» خودش هم یک باند زورگیری دیگر را هدایت می‌کرد. اکنون نیز قصد دارم با کمک پدرم از شاکیان رضایت بگیرم و اگر از زندان آزاد شدم دیگر با همه دوستانم قطع رابطه می‌کنم و دوباره به تهران بازمی گردم و حرفه موتورسازی را ادامه می‌دهم چرا که صاحبکارم از هم روستاییان پدرم است و مرا به کار می‌گیرد، اما‌ای کاش ۳ سال قبل زمانی که دوستم اولین سیگار را به دستم داد توان «نه» گفتن داشتم و غرورم را زیر پا می‌گذاشتم تا سرنوشتم این گونه رقم نخورد.

تحقیقات افسران زبده دایره تجسس بادستور ویژه سرگرداحمدآبکه (رئیس کلانتری طبرسی شمالی مشهد) برای شناسایی دیگر متهمان و اعضای مرتبط با این باند در حالی ادامه دارد که تاکنون به ۳۰فقره سرقت اعتراف کرده اند.
منبع : رکنا

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها