بازدید:۵۴۸
صد آنلاین | تحقیقات پلیس پایتخت درباره سرنوشت دو کودک خردسال که مادرشان مدعی است زنی قابله همراه سه مرد آنها را دزدیدهاند، جریان دارد.
به گزارش صد آنلاین، چندی قبل مرد جوانی در تهران به اداره پلیس رفت و از همسر سابقش به اتهام فروش دختر چهار سالهاش به نام فرشته شکایت کرد.
وی در توضیح ماجرا گفت: «حدود هفت سال قبل با همسر سابقم شهره در فضای مجازی آشنا شدم و بعد از مدتی با هم ازدواج کردیم. زندگیمان خوب بود، اما من در رفتوآمد با دوستان ناباب معتاد به موادمخدر شدم. اعتیادم روز به روز بیشتر شد و در این میان همسرم هم مواد مصرف میکرد، اما اعتیادش شدید نبود. اعتیاد به موادمخدر زندگیمان را بههم ریخت و همسرم تصمیم گرفت از من جدا شود، اما من بهخاطر دختر و پسر خردسالم با جدایی موافق نبودم و خیلی تلاش کردم، اما فایدهای نداشت و حدود دو سال قبل همسرم از من جدا شد. من حضانت دخترم را به او دادم و پسرم را پیش خودم نگه داشتم.»
ازدواج دوم
وی ادامه داد: «در این مدت هر زمانی دلم برای دخترم تنگ میشد، او را میدیدم تا اینکه فهمیدم همسر سابقم دوباره ازدواج مجدد کرده و صیغه مرد معتادی به نام احسان شده است. پس از این کمتر به دیدن شهره و دخترم میرفتم، اما چند روز قبل که نزد او رفتم تا دخترم را که الان چهار ساله است، ببینم، متوجه شدم همسر سابقم و احسان دخترم را فروخته و با پول آن مواد مصرف کردهاند. آن روز وقتی سراغ دخترم را گرفتم، شهره ادعا کرد او را مدتی قبل سه مرد و یک زن دزدیدهاند و از او خبری ندارد. من باور نکردم و چند روزی پشت سر هم به محل زندگی همسر سابقم رفتم و سراغ دخترم را گرفتم، اما اثری از او پیدا نکردم، به همین خاطر احتمال میدهم او و شوهر صیغهایش به خاطر اعتیاد به موادمخدری که دارند، دخترم را فروختهاند.»
بچهفروشی
با شکایت مرد جوان، پرونده روی میز قاضی غلامحسین صادقزاده، بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفت. بازپرس جنایی به کارآگاهان پلیس آگاهی دستور داد شهره و شوهر احسان را برای تحقیق به دادسرا احضار کنند. بررسیهای مأموران نشان داد شهره مدتی قبل از شوهر صیغهایش جدا شده و محل زندگیاش را تغییر داده است. بنابراین مأموران در نخستین گام احسان را شناسایی و برای تحقیق به دادسرا احضار کردند.
وی در ادعایی گفت: «حدود یک سال قبل با شهره آشنا شدم و فهمیدم از شوهرش طلاق گرفته و همراه دختر خردسالش زندگی میکند. من مجرد بودم و او را صیغه کردم. شهره شرط گذاشت اعتیادم را ترک کنم و بعد با هم ازدواج دائم کنیم. البته شهره خودش هم مصرف میکرد، اما اعتیادش مثل من شدید نبود و مدتی بعد هم باردار شد. خوشحال شدم از اینکه پدر شده بودم، اما بهخاطر اعتیادی که داشتم و نتوانستم ترک کنم وقتی مدت صیغهمان تمام شد شهره تمدید نکرد و گفت قصد جدایی دارد. او پنج ماهه باردار بود و در همین مدتی که با او زندگی کردم، فهمیدم با زن قابلهای در یکی از شهرهای شمال کشور ارتباط تلفنی و پیامکی دارد. از پیامکها و صحبتهای آنها متوجه شدم شهره قصد دارد پسرم را پس از به دنیا آمدن به آن زن بفروشد، اما فکر نمیکردم که دختر چهار سالهاش را هم معامله کند. بههرحال ما از هم جدا شدیم و من هم توان نگهداری فرزندم را نداشتم و قرار شد شهره وقتی پسرمان را به دنیا آورد پیش خودش نگه دارد. از آن روز به بعد شهره همراه دختر چهار سالهاش از خانه من رفت و دیگر از او خبری نداشتم تا الان که متوجه شدم او دختر خودش و فرزند مرا هم پس از به دنیا آمدن به زن قابله فروخته است.»
پیشنهاد ۵۰ میلیونی
با ادعای مرد جوان، پرونده وارد مرحله تازهای شد و مأموران چند روز قبل محل زندگی شهره را شناسایی و او را برای تحقیق به اداره پلیس احضار کردند.
وی در بازجوییها مدعی شد سه مرد و یک زن دختر چهار ساله و پسر شیرخوارهاش را دزدیدهاند. شهره گفت: «وقتی از شوهر اولم جدا شدم حضانت دخترم را به عهده گرفتم، اما بهخاطر مشکلات زندگی دوباره تصمیم گرفتم با مرد دیگری ازدواج کنم. من با مردی به نام احسان ازدواج کردم و فکر میکردم زندگی روی خوشی به من نشان میدهد و سختیهایم تمام میشود، اما اشتباه فکر میکردم، چراکه ازدواج با احسان مشکلات جدیدی برایم به وجود آورد، چون او هم معتاد به موادمخدر بود و هر روز هم اعتیادش بیشتر میشد. وقتی از احسان باردار شدم، احساس کردم دنیا روی سرم خراب شده، چون میدانستم به خاطر اعتیادش به زودی از او جدا میشوم و زندگی با دو فرزند خردسال برایم سخت میشد؛ بنابراین تصمیم گرفتم جنینم را سقط کنم، به همین دلیل با زن قابلهای به نام گوهر در یکی از شهرهای شمالی کشور آشنا شدم. قرار بود با راهنماییهای او جنین را سقط کنم، اما گوهر پیشنهاد داد پسرم را به دنیا بیاورم و به مبلغ ۵۰ میلیون تومان به او بفروشم.»
سفر به شمال
وی ادامه داد: «من در مدت بارداریم با گوهر ارتباط تلفنی و پیامکی داشتم تا اینکه نزدیک زایمان از من خواست به شهر آنها بروم. قرار بود پس از اینکه بچه به دنیا آمد ۵۰ میلیون تومان بگیرم و پسرم را تحویل او بدهم. چند روز مانده به زایمان همراه دختر چهار سالهام راهی شمال شدم و گوهر مرا به خانه ویلایی برد و از من پرستاری کرد که بعد فهمیدم آن خانه اجارهای بود. روز زایمان سه مرد هم به ما اضافه شدند و گوهر فرزندم را به دنیا آورد. وقتی صدای گریه پسرم را شنیدم، پشیمان شدم و به گوهر گفتم او را نمیفروشم. گوهر و سه مرد همراهش وقتی حرفهای مرا شنیدند به شدت کتکم زدند و پسرم و دختر چهار سالهام را دزدیدند و مرا در همان خانه ویلایی رها کردند. یک روز آنجا بودم تا حالم بهتر شد و بعد به تهران برگشتم و وقتی شوهر قبلیام سراغ دخترش را از گرفت به او واقعیت را گفتم و الان هم از سرنوشت دختر و پسرم بیخبرم.»
با ادعای زن جوان، قاضی غلامحسین صادقزاده دستور شناسایی و بازداشت زن قابله و سه مرد را صادر کرد. مأموران پلیس تحقیقات گستردهای را برای آشکار کردن زوایای پنهان این حادثه آغاز کردهاند.
منبع : جوان آنلاین