آخرین اخبار
۲۶ آذر ۱۴۰۳ - ۱۷:۵۳
چگونگی پیروزی ترکیه در جنگ داخلی سوریه

سقوط اسد به نفع اردوغان است

سقوط اسد به نفع  اردوغان است
بازدید:۴۰۵
صد آنلاین | پیروزی ناگهانی شورشیان غافلگیرکننده بود. اکنون که اسد به‌کلی از صحنه خارج شده، اردوغان آماده می‌شود تا از سرمایه‌گذاری چندین ساله خود در حمایت از مخالفان سوری بهره‌برداری کند. ایران و روسیه – رقبای اصلی ترکیه در سوریه – تضعیف شده‌اند؛ دولتی دوست در دمشق ممکن است به زودی تشکیل شود و آماده استقبال از پناهجویان باشد؛ همچنین خروج اسد می‌تواند حتی راه را برای خروج باقی‌مانده نیروهای آمریکایی باز کند، هدفی که آنکارا مدت‌ها در پی آن بود. اگر ترکیه بتواند از خطرات احتمالی پیش رو اجتناب کند، ممکن است به برنده آشکار جنگ داخلی سوریه تبدیل شود.
کد خبر : ۱۳۳۲۳۹

به گزارش صد آنلاین،در بیشتر پایتخت‌های خاورمیانه، خبر سقوط بشار اسد، رئیس‌جمهوری سوریه، موجی از نگرانی شدید را پدید آورد اما در آنکارا نه. به جای نگرانی درباره آینده سوریه، در پی بیش از یک دهه جنگ، رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه، فرصت هایی را در آینده بدون اسد می‌بیند. این خوش‌بینی او بی‌دلیل نیست: از میان بازیگران اصلی منطقه، آنکارا قوی‌ترین کانال‌های ارتباطی و سابقه همکاری با گروه اسلام‌گرایی را دارد که اکنون در دمشق قدرت را به دست گرفته است و این موقعیت به ترکیه اجازه می‌دهد تا از سقوط رژیم اسد بهره‌مند شود.

در میان نیروهای شورشی که روز یکشنبه به حکومت اسد پایان دادند، مهم‌ترین گروه «هیات تحریر الشام» است، یک گروه سنی که پیش‌تر با القاعده مرتبط بود و از سوی ترکیه، ایالات متحده و سازمان ملل به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته می‌شود. با وجود این، ترکیه به طور غیرمستقیم به این گروه کمک کرده است. حضور نظامی ترکیه در شهر ادلب در شمال غرب سوریه، این گروه را تا حد زیادی از حملات نیروهای دولتی سوریه مصون نگه داشت و به آن اجازه داد که سال‌ها این استان را بدون مزاحمت اداره کند. ترکیه جریان کمک‌های بین‌المللی به مناطق تحت کنترل هیات تحریر الشام را مدیریت کرده که مشروعیت این گروه را در میان مردم محلی افزایش داده است. تجارت از طریق مرز ترکیه نیز به این گروه حمایت اقتصادی داده است.

 

 

همه اینها نفوذ ترکیه بر هیات تحریر الشام را افزایش داده است. در اکتبر، اردوغان طرح‌های حمله شورشیان به حلب را متوقف کرد (اما) وقتی که نیروهای شورشی اواخر ماه گذشته حمله خود را آغاز کردند، به احتمال زیاد این کار با تأیید اردوغان انجام شد. سال‌ها بود که اسد در حالی که اردوغان به دنبال عادی‌سازی روابط با دمشق و بازگرداندن میلیون‌ها پناهجوی سوری بود که حضورشان در ترکیه حمایت از حزب حاکم او را تضعیف می کرد، بی میلی نشان می داد. با تضعیف متحدان منطقه‌ای اسد در پی حملات اسرائیل به غزه و لبنان و تمرکز روسیه بر جنگ در اوکراین، اردوغان فرصتی دید تا رهبر سوریه را به میز مذاکره بکشاند.

پیروزی سریع شورشیان

پیروزی ناگهانی شورشیان غافلگیرکننده بود. اکنون که اسد به‌کلی از صحنه خارج شده، اردوغان آماده می‌شود تا از سرمایه‌گذاری چندین ساله خود در حمایت از مخالفان سوری بهره‌برداری کند. ایران و روسیه – رقبای اصلی ترکیه در سوریه – تضعیف شده‌اند؛ دولتی دوست در دمشق ممکن است به زودی تشکیل شود و آماده استقبال از پناهجویان باشد؛ همچنین خروج اسد می‌تواند حتی راه را برای خروج باقی‌مانده نیروهای آمریکایی باز کند، هدفی که آنکارا مدت‌ها در پی آن بود. اگر ترکیه بتواند از خطرات احتمالی پیش رو اجتناب کند، ممکن است به برنده آشکار جنگ داخلی سوریه تبدیل شود.

آغاز دشوار

مسیر اردوغان برای کسب نفوذ در سوریه پر از موانع بوده است. پس از آغاز قیام در سوریه در سال ۲۰۱۱، آنکارا به حامی سرسخت مخالفان اسد تبدیل شد و کمک‌های مالی و نظامی به گروه‌های شورشی ارائه داد و حتی به آنها اجازه داد از خاک ترکیه برای سازماندهی و حمله استفاده کنند. آنکارا امیدوار بود که با تشکیل دولتی اسلام‌گرا در دمشق، نفوذ منطقه‌ای ترکیه گسترش یابد.

 

 

 

اما طولانی شدن جنگ داخلی سوریه مشکلاتی برای ترکیه ایجاد کرد. تلاش‌های آنکارا برای تغییر رژیم، روابط دوستانه‌اش را با دولت‌های خودکامه منطقه تیره کرد. ترکیه با مصر، عراق، اردن، عربستان سعودی و امارات متحده عربی و همچنین با حامیان قدرتمند اسد، یعنی ایران و روسیه، دچار تنش شد. این انزوا باعث شد که ابراهیم کالین، مشاور ارشد سیاست خارجی اردوغان در آن زمان، در سال ۲۰۱۳ تعهد ترکیه به مخالفان سوری و آرمان‌های اسلام‌گرا را به عنوان یک سیاست خارجی "تنهایی ارزشمند" توصیف کند.

مهم‌تر از همه، جنگ سوریه روابط پرتنش ترکیه با ایالات متحده را به یک کابوس استراتژیک تبدیل کرد. تصمیم آمریکا در سال ۲۰۱۴ برای ارسال تسلیحات به «یگان‌های مدافع خلق» (YPG) — گروهی که آنکارا آن را یک سازمان تروریستی می‌داند — نقطه عطفی (بحرانی) در روابط دو کشور بود. از دیدگاه آمریکا، حمایت از YPG پس از ماه‌ها تلاش ناموفق برای متقاعد کردن ترکیه به انجام اقدامات بیشتر علیه داعش، به یک ضرورت استراتژیک تبدیل شد. واشنگتن که از بی‌تفاوتی ظاهری ترکیه به فعالیت‌های داعش در داخل مرزهایش خسته شده بود، گزینه بهتری نمی‌دید. از سوی دیگر، آنکارا احساس خیانت از سوی متحد خود داشت.

با تشدید مشکلات میان ترکیه و ایالات متحده، روسیه سود برد. مسکو در سال ۲۰۱۵ برای نجات رژیم اسد در سوریه مداخله کرد و منافع آن با آنکارا در تضاد قرار گرفت. روسیه در سوریه برتری آشکاری داشت و اردوغان چاره‌ای جز همکاری با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه، نمی‌دید. تنها با چراغ سبز مسکو بود که ترکیه توانست در سال ۲۰۱۹ به شمال سوریه حمله کرده و پیشروی کردها را مهار کند، هدفی که اردوغان برای تقویت ائتلاف داخلی خود با ملی‌گرایان ترک ضروری می‌دانست. برخی گمانه‌زنی‌ها حاکی از آن است که تصمیم اردوغان برای خرید سامانه‌های دفاع موشکی اس-۴۰۰ روسی – که باعث شکاف با ایالات متحده و ناتو شد – برای کسب این تأیید از مسکو بود.

یک بازدهی بزرگ

امروز، با خروج اسد، توازن قدرت به سرعت به نفع اردوغان تغییر کرده است. نه تنها شکست روسیه، دست ترکیه را در سوریه بازتر می‌کند، بلکه به جایگاه مسکو در سایر مناطق رقابت‌خیز، از جمله آفریقا، نیز ضربه می‌زند. مداخله روسیه در سوریه به پوتین کمک کرد تا تصویری از روسیه به عنوان یک قدرت بزرگ و یک حامی قابل‌اعتماد ارائه دهد. او با استفاده از این اعتبار، روابط نزدیکی با حکومت‌های خودکامه آفریقا، به‌ویژه در منطقه ساحل، ایجاد کرد، در حالی که ترکیه در تلاش بود خود را به عنوان جایگزینی برای مسکو مطرح کند. سقوط اسد، تصویر روسیه را خدشه‌دار کرده و شراکت‌هایش را تهدید می‌کند. بدون حضور نظامی در سوریه، پشتیبانی لجستیکی روسیه برای عملیات‌هایش در آفریقا، به‌ویژه در لیبی، تضعیف می‌شود و ممکن است خلائی ایجاد شود که ترکیه بتواند آن را پر کند.

سقوط اسد همچنین موضع ترکیه را در روابط با ایران تقویت خواهد کرد. این دو کشور مدت‌هاست که رقبای منطقه‌ای هستند. در سوریه، نیروهای مورد حمایت ایران با یگان‌های مدافع خلق، برای مبارزه با داعش هماهنگ بودند و به این ترتیب، نیروهای مورد حمایت ترکیه را در برخی مناطق کنار زدند. در عراق نیز، شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران در نیروهای بسیج مردمی، که یک واحد شبه‌نظامی تحت حمایت دولت عراق است، مبارزه ترکیه با حزب کارگران کردستان (PKK)  را که یک گروه مسلح جدایی‌طلب فعال در ترکیه است و از سوی آنکارا و واشنگتن به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته می‌شود، پیچیده‌تر کردند. در قفقاز جنوبی نیز، آنکارا و تهران دستورکارهای متضادی را دنبال کرده‌اند: ترکیه همکاری خود را با آذربایجان تقویت کرده که ایران آن را یک تهدید می‌بیند، در حالی که ایران روابط دوستانه‌ای با ارمنستان دارد که با ترکیه اختلافات دیرینه‌ای دارد.

با این حال، ایران به‌شدت تضعیف شده است؛ ابتدا توسط جنگ اسرائیل در غزه که به «محور مقاومت» به رهبری ایران ضربه زد و اکنون با سرنگونی اسد که متحد وفادار تهران بود. سوریه در استراتژی ایران برای حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی و نیروهای نیابتی در سراسر منطقه نقش مهمی داشت. این کشور به عنوان پل زمینی برای انتقال تسلیحات و تدارکات به حزب‌الله در لبنان عمل می‌کرد. از دست دادن سوریه توانایی ایران برای نمایش قدرت را محدود می‌کند و به ترکیه فضای بیشتری برای مانور می‌دهد، از عراق و سوریه گرفته تا قفقاز جنوبی.

فرصت آشتی با واشنگتن

سقوط رژیم اسد احتمالاً یک مزیت دیگر برای اردوغان به همراه خواهد داشت: فرصت آشتی با واشنگتن. حضور نظامی ایالات متحده در سوریه و همکاری با یگان‌های مدافع خلق (YPG) روابط دوجانبه را تیره کرده و عملیات‌های ترکیه در منطقه را پیچیده کرده است. در سال ۲۰۱۹، چند روز پس از اعلام خروج نیروهای آمریکایی از سوریه توسط رئیس‌جمهور دونالد ترامپ، آنکارا عملیات نظامی علیه متحدان کُرد آمریکا در سوریه را آغاز کرد. ترامپ که خشمگین شده بود، تحریم‌هایی علیه ترکیه اعمال کرد و متعهد شد تعداد کمی از نیروهای آمریکایی را برای حفاظت از تأسیسات نفتی در بخش‌هایی از سوریه حفظ کند.

آنکارا مدت‌هاست که خواستار خروج نیروهای آمریکایی بوده و انتخاب مجدد ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور، امیدها را برای بازگرداندن نیروهای باقی‌مانده زنده کرد. خروج اسد می‌تواند این نتیجه را محتمل‌تر کند. زمانی که شورشیان سوری به حومه دمشق رسیدند تا دژ رژیم اسد را تسخیر کنند، ترامپ اصرار داشت که ایالات متحده "نباید هیچ نقشی" در جنگ آنها داشته باشد. وقتی او به‌طور رسمی قدرت را به دست گیرد، ممکن است با معامله ای موافقت کند که ترکیه متعهد شود داعش را مهار کند و ایالات متحده نیروهای خود را از سوریه خارج کند، که می‌تواند زمینه‌ساز روابط سازنده با دولت جدید باشد.

هشدارهای پیش رو

اگرچه یک سوریه پس از اسد فرصت‌هایی برای آنکارا فراهم می‌کند، اما خطر غیرقابل انکاری نیز وجود دارد که نیروهای اسلام‌گرایی که دیکتاتور را سرنگون کردند، ممکن است بی‌ثباتی و افراط‌گرایی را گسترش دهند. انتقال قدرت‌هایی از این دست به ندرت راه همواری دارد. سیزده سال پس از قیام در لیبی که با حمایت ناتو به سرنگونی و کشته شدن معمر قذافی منجر شد، این کشور همچنان درگیر جنگ و هرج‌ومرج است و جمعیت آن با وجود ثروت عظیم نفتی در رنج هستند.

پس از سرنگونی صدام حسین در سال ۲۰۰۳، رهبران جدید عراق برای تثبیت دموکراسی تلاش کردند و کشور شاهد خشونت‌های وحشیانه‌ای بود. سوریه امروز با چالش‌هایی مشابه، شاید حتی بزرگ‌تر، روبه‌روست، زیرا بیش از یک دهه جنگ داخلی باعث ویرانی گسترده و تعمیق شکاف‌های اجتماعی و سیاسی شده است.

اینکه آیا گروه‌هایی که جایگزین اسد شده‌اند می‌توانند این مشکلات را حل کنند، هنوز مشخص نیست. شورشیان نخست‌وزیر موقت را معرفی کرده‌اند اما کنترل دولت جدید هنوز به طور کامل برقرار نشده است. اگر این دولت بتواند به سمت بازسازی گسترده‌ای که سوریه اکنون به آن نیاز دارد حرکت کند، ترکیه قطعاً نقشی در این روند خواهد داشت. حمایت آنکارا از گروه‌های حاکم، مرز طولانی مشترک با سوریه و حضور نظامی‌اش در این کشور به آن نفوذ زیادی می‌دهد. با این حال، آنکارا نخواهد توانست نحوه حکومت رهبران جدید در دمشق را به‌طور کامل دیکته کند.

ائتلاف شورشی تحت رهبری هیئت تحریر الشام (HTS)

ائتلاف شورشی تحت رهبری هیئت تحریر الشام (HTS) هنوز جزئیات زیادی درباره برنامه‌های خود برای حکومت در سوریه ارائه نکرده، اما کشورهای غربی و عربی نگرانند که این گروه ممکن است به دنبال ایجاد یک رژیم اسلام‌گرای تندرو باشد. با این حال، HTS تلاش کرده چهره‌ای میانه‌رو از خود نشان دهد. رهبر این گروه علناً تروریسم بین‌المللی را نفی کرده است. پس از سرنگونی اسد، این گروه متعهد شد که نهادهای دولتی را تخریب نکند و به تنوع قومی و مذهبی کشور احترام بگذارد.

چالش‌های پیش رو

با وجود این وعده‌ها، دلایل زیادی برای تردید وجود دارد. حکمرانی تحریر شام در ادلب به‌هیچ‌وجه دموکراتیک نبوده است. ممکن است آنکارا دولت جدید سوریه را برای تضمین حقوق زنان و اقلیت‌ها تحت فشار بگذارد، تا از حمایت غرب برخوردار شود، اما این به معنای اطاعت شورشیان از دستورات ترکیه نیست. علاوه بر این، ترکیه که خود حقوق اولیه جمعیت کُردش را به رسمیت نمی‌شناسد، بعید است شرایط سخاوتمندانه‌ای برای کُردهای سوریه در نظر بگیرد.

تهدید داعش و بی‌ثباتی احتمالی

خطر بازگشت داعش نیز وجود دارد. رهبران جدید سوریه با چالش‌های زیادی روبه‌رو خواهند شد. شبه‌نظامیان کُرد سوری که در حال حاضر مسئولیت زندان‌های داعش را بر عهده دارند، آینده خود را نیز در نظر خواهند گرفت. در این دوران پرآشوب، داعش ممکن است تلاش کند خود را دوباره سازماندهی کند. ترکیه به دلیل وجود شبکه‌های فعال داعش در خاک خود به‌ویژه آسیب‌پذیر است و امسال بیش از ۳,۰۰۰ مظنون وابسته به این گروه در عملیات‌های امنیتی دستگیر شده‌اند.

نیاز به کمک‌های بین‌المللی

توسعه سیاسی سوریه در آینده نزدیک نه‌تنها به نیات و توانایی‌های دولت جدید بلکه به اقدامات قدرت‌های خارجی برای کمک به تثبیت و بازسازی کشور بستگی دارد. سوریه به سرمایه‌گذاری خارجی در زیرساخت‌ها، کمک‌های بشردوستانه، رفع تحریم‌ها، حمایت از بازگشت آوارگان و کمک به خلع سلاح شبه‌نظامیان نیاز دارد.

اگر ائتلاف تحت رهبری HTS فشارهای بین‌المللی را برای تشکیل دولتی فراگیر نادیده بگیرد، ممکن است با انزوای جهانی مواجه شود و سوریه‌ای منزوی به‌راحتی دوباره به خشونت و بی‌نظمی کشیده شود. در این صورت، ترکیه باید با یک همسایه ویران‌شده از لحاظ اقتصادی و گرفتار جنگ‌های داخلی سر کند.

پیامدهای احتمالی برای ترکیه

ترکیه که به‌عنوان میانجی اصلی در سقوط رژیم اسد نقش داشته است، ناگزیر با مشکلات سوریه درگیر خواهد بود. در آنکارا بسیاری پس از فرار اسد اعلام پیروزی کردند. دولتی دوست در دمشق می‌تواند درهای جدیدی را به روی اردوغان باز کند. او می‌خواهد پناهندگان سوری به کشورشان بازگردند و متحدانش در بخش ساخت‌وساز ترکیه مشتاق مشارکت در بازسازی سوریه هستند.

با این حال، اگر سوریه دوباره به هرج‌ومرج فرو رود و تروریسم و بی‌ثباتی را به همراه داشته باشد که ممکن است موج جدیدی از پناهندگان را روانه مرزهای ترکیه کند، اردوغان ممکن است از موفقیت فاجعه‌بار شورشیان پشیمان شود.

منبع : فارن افرز

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها