یک متحد زمین گیر بیشتر وابسته میشود چرا که چین برای بقای روسیه ضروری است و این موضوع اهرم قابل توجهی را به چین در کنترل همسایهاش میدهد.
در ماه مارس 2023 وزیر امور خارجه جدید چین، چین گانگ، وضعیت روابط چین و روسیه را به طور روشن بیان کرد. وی گفت: "هر قدر جهان بیثبات ترشود، پشیبرد روابط چین و روسیه ضروری تر به نطر می رسد. مشارکت استراتژیک مطمئناً از مرحله ای به مرحله دیگر افزایش خواهد یافت".
به نظر برخی از صاحبنظران در غرب این موضع گیری غیرصادقانه بود. از دیدگاه چین، روسیه در اوکراین دچار نوعی "خون دماغ" شده که نه تنها از منظر سیاست قدرت شرم آور است بلکه به افزایش وحدت و همگرائی ناتو نیز کمک کرده است. علاوه بر این، روسها به چینیها گفته بودند که انتظار یک «عملیات نظامی ویژه» محدودتر را داشته باشند – نه یک تهاجم تمام عیار. یک متحد فلج ممکن است به نوعی بار و مانع باشد اما متحدی که توانائی عبور از آستانه اتمی را داشته باشد، مطمئنا می تواند فاجعه آفرین نیز باشد.
چین رویای جایگزینی نظم تحت رهبری غرب با نظمی تحت رهبری خود را دارد و برای بدست آوردن سرزمینی که آن را بخشی از میراث ملی خود می داند، در حال برنامه ریزی است. برخی احساس میکنند طرح صلح دوازده مادهای که اخیراً شی جین پینگ، رئیس جمهوری چین به ولادیمیر پوتین پیشنهاد کرد، اشاره به تمایل این کشور به عقبنشینی متحدش روسیه از یک جنگ نیابتی طولانی و سخت با غرب را دارد که درعین حال به روسیه کمک می کند جایگاه خود را به عنوان یک قدرت برتر حفظ کند. فیلسوف چینی "سون تزو" گفته بود: "پیروزی از یافتن فرصت در مشکلات حاصل می شود." در حالی که در روابط کنونی چین با روسیه نکات منفی وجود دارد، اما جنبه های روشن نیز دیده می شود. یک متحد زمین گیر بیشتر به شما وابسته میشود چرا که چین برای بقای روسیه ضروری است و این موضوع اهرم قابل توجهی را به چین در کنترل همسایهاش میدهد. پکن قبلاً در مورد کاهش قیمت منابع انرژی که از مسکو خریداری می کند، با این کشور مذاکره کرده است. روسیه به روبل نیاز دارد. علاوه بر انرژی ارزان خریداری شده از روسیه، چین شرایط مطلوبی برای سرمایه گذاری در زیرساخت های کلیدی این کشور مانند جاده ها، بنادر و حتی کشاورزی را دارد.
بخش اعظم سرمایه گذاری های چین در خاور دور روسیه متمرکز شده، جایی که در یکی دو دهه گذشته جمعیت آن به سرعت کم شده اما در سال های اخیر نرخ «رشد» جمعیتی 33 درصدی را تجربه کرده است. جالب اینجاست که "یان یوتونگ" آکادمیست برجسته چینی سال گذشته در نشریه فارن افرز در مقاله ای عنوان کرد: «پس از شروع درگیری روسیه با اوکراین، برخی از کاربران چینی ضد روس شروع به یادآوری قرارداد ناعادلانه روسیه با چین تحت عنوان معاهده 1858 آیگون کردند که در آن معاهده، چین تقریباً 230.000 کیلومترمربع از خاک خود را به روسیه واگذار کرد. در این راستا معاهده 1860 پکن که بخش بزرگی از شمال شرقی چین به روس ها واگذار شد، نیز مطرح شده است. حضوربالفعل چین در خاور دور روسیه ممکن است یکی از فرصت هایی باشد که پکن با در نظر گرفتن وضعیت ضعیف همسایه شمالی خود آن را دریافته است، این موضوع می تواند در ابتکار جدید "جاده ابریشم قطب شمال" چین نقش داشته باشد.
چند مزیت جانبی دیگر نیز از وضعیت فعلی روسیه وجود دارد، مانند کاهش چشمگیر توانائی این کشور در فروش بین المللی تسلیحات. چین نه تنها میتواند از برخی از این فرصت ها به نحو مطلوبی استفاده کند، بلکه همزمان می تواند مسیر صادرات سلاح به کشورهایی مانند ویتنام که نمیخواهد توسط روسیه مسلح شوند، را قطع کنند. در عین حال، چین همچنین در حال ارزیابی این موضوع است که این وضعیت به دیدگاه آن در بازپس گیری تایوان می تواند در کوتاه مدت کمک کند یا به آن آسیب برساند؟
گرفتار شدن آمریکا در یک جنگ طولانی مدت مانند اوکراین، بسیار به نفع چین است. آیا روسیه مثل یک پرنده آلباتروس بر گردن چین برای این کشور دردسرساز خواهند بود؟ یا برعکس، آیا تضعیف روسیه فرصت های فراوانی را برای چین فراهم می کند تا منافع ملی خود را تامین کند؟ استراتژیست های بزرگ فرصت ها را در مشکلات می بینند و سرزمین مادری "سون تزو" قطعا از این قاعده مستثنی نیست.
منبع: نشنال اینترست / مترجم: علی رضوان پور، مدرس دانشگاه و تحلیلگر مسائل اروپا