نویسنده: جَمی دتمِر Jamie Dettmer، سردبیر بخش دیدگاه در پولیتیکوی اروپا
ایهود باراک، نخستوزیر پیشین اسرائیل می گوید: «ایران در عمل یک قدرت در آستانه هستهای است.» به گفته او، ایران ممکن است تنها چند روز یا چند هفته تا توانایی مونتاژ یک کلاهک هستهای و تنها ۹ ماه تا یک سال تا تسلیح آن فاصله داشته باشد. او افزود: «اگر انتخاب تهران، رفتن به این مسیر باشد، هیچ حمله جراحی هوایی – چه از سوی اسرائیل و چه از سوی ایالات متحده – قادر نیست به بهطور قابلتوجهی آن را به تأخیر اندازد.»
این هشدار جدی که در یک مصاحبه اختصاصی با پولیتیکو داده شد، پرسش جالبی را مطرح میکند: آیا شرایط به گونهای در حال شکلگیری است که توافقی میان ایران و ایالات متحده شکل بگیرد، اگر – همانطور که به نظر میرسد – رئیسجمهوری منتخب، دونالد ترامپ، همچنان علاقهمند به جلوگیری از جنگها باشد؟
گزینه های اخیر ترامپ برای پستهای کابینه نشان میدهد که چنین توافقی احتمالاً بعید خواهد بود. مارکو روبیو، گزینه او برای وزارت أمور خارجه، همواره در قبال ایران موضعی تند و جنگطلبانه داشته است. مایکل والتز، انتخاب ترامپ برای مشاور امنیت ملی هم با روبیو چندان تفاوتی ندارد. او در ماه اکتبر از دولت جو بایدن به دلیل فشار بر اسرائیل برای «بار دیگر انجام کمتر از آنچه باید» انتقاد کرد و گفت اسرائیل باید از حمله تلافیجویانه خود برای هدف قرار دادن تأسیسات نفتی در جزیره خارک و تأسیسات هستهای ایران در نطنز استفاده میکرد.
ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری خود نیز موضع سختی علیه ایران اتخاذ کرد و از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) – که به توافق هستهای ایران معروف است – خارج شد و در اقدام علیه ایران نیز تردیدی نداشت. او همچنین اخیراً در مورد اینکه اسرائیل در حملات تلافیجویانه خود چه اهدافی را باید و نباید هدف قرار میداد، با بایدن اختلاف نظر داشته است.
با این حال، ترامپ درباره توافق با ایران نیز ابراز علاقه کرده است. او ماه گذشته به نظر میرسید احتمال درگیر شدن در تلاش برای مهندسی تغییر رژیم در تهران را رد کند و به پادکستر پاتریک بت-دیوید گفت: «ما نمیتوانیم کاملاً درگیر همه این مسائل شویم. ما نمیتوانیم خودمان را اداره کنیم، بیایید واقعبین باشیم.» او همچنین گفت که میخواهد ایران به کشوری موفق تبدیل شود اما تأکید کرد که نباید اجازه داد این کشور به سلاح هستهای دست یابد.
ایهود باراک، که دوران حرفهای برجستهای در نیروهای نظامی اسرائیل داشته و قبل از ورود به عرصه سیاست، به عنوان رئیس ستاد کل نیروهای مسلح اسرائیل خدمت میکرد، بر این باور است که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، ممکن است وسوسه شود که تنشها را با ایران تشدید کند و تأسیسات هستهای ایران را هدف قرار دهد؛ اقدامی که بایدن او را از انجام آن بازداشته است. با این حال، ایهود باراک تردید دارد که ترامپ علاقه بیشتری به این اقدام داشته باشد: «حدس من این است که پاسخ ترامپ این خواهد بود: الان این کار را نکنید. »
همچنین هنگامی که نخستوزیر پیشین اسرائیل به آینده نزدیک نگاه میکند، امکانهایی برای توافقات بزرگ در منطقهای میبیند که مشتاق است به درگیری ناشی از حملات وحشیانه حماس در ۷ اکتبر پایان دهد. او گفت: «شما احتمالاً بهتر از من میدانید که ترامپ قابلپیشبینیترین رئیسجمهوری نیست که در کاخ سفید داشتهاید.»
اما با وجود گزینههای جنگطلب ترامپ برای تیم امنیت ملیاش، باراک معتقد است که این خود ترامپ است که مسیر را تعیین خواهد کرد و «همه آنها بهطور وفادارانه از او پیروی خواهند کرد.»
او افزود: «این غیرممکن نیست که باوجود ظاهر بسیار جنگطلب نسبت به ایران، ذهنیت کلی انزواگرایانه این دولت جدید آنها را به سوی توافقی بسیار گستردهتر سوق دهد.»
این توافق بزرگ ممکن است شامل مذاکرات درهم بافته با مسکو درباره اوکراین باشد، بهطوریکه ترامپ از ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه، بخواهد به «متقاعد کردن تهران به توقف اقدامات نیابتی و فعالیتهایش علیه عربستان سعودی، امارات و اسرائیل و یافتن فرمولی برای همزیستی» کمک کند. او اضافه کرد: «احتمالاً این توافق یک توافق هستهای جدید و مورد حمایت بینالمللی با ایران خواهد بود.»
ایران نیز به نوبه خود درِ مذاکرات را کمی باز گذاشته است. روز شنبه، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، به تلویزیون دولتی گفت که تهران آماده ازسرگیری مذاکرات درباره برنامه هستهای خود است. به شکلی جالبتوجه، طبق گزارش نیویورک تایمز و سیبیاس، بهترین دوست فعلی ترامپ، ایلان ماسک، ظاهراً نشستی با سفیر ایران در سازمان ملل داشته و درباره راههای کاهش تنش بین تهران و واشنگتن گفتوگو کرده است.
چنین تأکیدی بر دیپلماسی از سوی دولت تازه، احتمالاً مورد رضایت نتانیاهو و ملیگرایان افراطی در دولت ائتلافی او نخواهد بود. باراک گفت که ممکن است آنها متوجه شوند که ترامپ برای سیاستهای مورد نظرشان، کمتر دلخواه است.
در حال حاضر، جناح راست اسرائیل – بهویژه جناح راست افراطی – پیروزی ترامپ در انتخابات و انتصاباتی که او انجام داده، بهویژه مایک هاکبی بهعنوان سفیر ایالات متحده در اسرائیل، را جشن میگیرند. هاکبی از ایده الحاق کرانه باختری حمایت میکند، گسترش شهرکهای یهودینشین را تأیید میکند و خروج اسرائیل از غزه در سال ۲۰۰۵ را مورد انتقاد قرار داده است.
با این حال، باراک معتقد نیست که ترامپ با اسکان دوباره اسرائیلی ها در غزه یا الحاق کرانه باختری موافقت کند. او گفت: «من هنوز بهوضوح به یاد دارم که نتانیاهو پنج سال پیش، در هواپیمایی پر از خبرنگار از تلآویو به واشنگتن پرواز کرد و به آنها گفت که اساساً قصد دارد ظرف چند هفته اجازه ترامپ برای الحاق کرانه باختری را بگیرد. او چند روز بعد برگشت و در حال استقبال از طرح صلح معامله قرن ترامپ بود» – طرحی که شامل راهحل دو کشوری میشد، هرچند که همه فلسطینیها آن را نمیپذیرند.
باراک همچنین افزود که نتانیاهو ممکن است درک ذهنیت معاملاتی ترامپ را دشوار بیابد. او گفت: «ترامپ که بسیار دوستدار اسرائیل است – مانند بایدن و بسیاری از روسایجمهور پیشین – به سعودیها نیاز دارد، به اماراتیها نیاز دارد، به امنیت و ثبات عرضه نفت نیاز دارد. او به بسیاری از چیزهایی نیاز دارد که برخلاف منافع اسرائیل است. سوال این است که البته، او تا چه حد بر ایفای نقش اسرائیل در این مسائل اصرار خواهد کرد؟»
مشکل کلی این است که نتانیاهو، یک راهبرد واقعی ندارد و نتوانسته است موفقیتهای نظامی اخیر اسرائیل را به دستاوردهای سیاسی پایدار تبدیل کند. باراک گفت: «این بزرگترین شکست دولت نتانیاهو بوده است.» او افزود: «شکست دادن حماس نمیتواند بهعنوان کشتن ۲۰هزار فرد بیگناه دیگر در غزه تعریف شود – حتی کشتن ۲هزار تروریست دیگر حماس هم کافی نیست.» باید یک طرح عملی وجود داشته باشد که گروگانها را بازگرداند و قدرت سیاسی غزه به فرد یا نهادی دیگر واگذار شود. «این فرد یا نهاد باید توسط حقوق بینالملل، جامعه جهانی، همسایگان عرب و فلسطینیان بهعنوان یک موجودیت مشروع شناخته شود. تنها موجودیتی که تمام این شرایط را برآورده میکند – اگر بهطور دیپلماتیک توسط ایالات متحده و بهصورت فیزیکی توسط نیروهای مصری – اماراتی حمایت شود – همان تشکیلات خودگردان فلسطینی است که هرچند بینقص نیست و ضعفهای زیادی دارد، اما بسیار بهتر از حماس است.»
ایهود باراک همچنین به مشکل ترکیب ائتلاف نتانیاهو اشاره کرد و گفت: «مشکل این است که ائتلاف نتانیاهو متشکل از راستگرایان افراطی است، از جمله برخی افراد آخرالزمانی و نژادپرست که به برتری قوم یهودی اعتقاد دارند. من آنها را با پراید بویز Pride Boys در آمریکا مقایسه میکنم. اما رهبران پراید بویز اکنون در زندان هستند، حداقل بهطور موقت. در اسرائیل، آنها در دولت هستند.»
نتانیاهو همچنین به ادامه جنگ در غزه نیاز دارد. باراک می گوید: «به محض اینکه آتشبس برقرار شود، بلافاصله پروندههای جنایی علیه بیبی دوباره بهشدت از سر گرفته خواهد شد. خواستههایی برای تشکیل یک کمیته ملی تحقیق جهت بررسی تمام عوامل امنیتی و سیاسیِ منجر به شکستهای ۷ اکتبر مطرح خواهد شد و درخواستها برای استعفای او و برگزاری انتخابات زودهنگام افزایش خواهد یافت.»
منبع: پولیتیکو