روزنامه نیویورک تایمز خبری نوشت بر این مبنی که کشف تدارک سپاه پاسداران برای حمله پهپادی به کشتیهای تجاری و غیرنظامی اسرائیل در منطقه خلیج فارس و دریای عرب از سوی ارتش آمریکا به اعزام زیردریایی «یو اس اس فلوریدا» حامل کلاهک اتمی به خاورمیانه با هدف بازدارندگی در برابر تهران منجر شد.
چند روز پیش از ارسال این زیردریایی ناوهواپیمابر «جورج دبلیو بوش» آمریکا در دریای مدیترانه در نزدیکی سواحل سوریه مستقر شد. این رویداد بعد از این بود که پایگاههای آمریکا در سوریه از سوی شبه نظامیان ایرانی در معرض حمله قرار گرفتند. طبق اعلام پنتاگون این استقرار به عنوان اقدامی پیشگیرانه پس از «تشدید حملات مرتبط با سپاه پاسداران ایران» علیه نیروهای آمریکایی مستقر در سوریه صورت گرفت.
اگر دو رویداد اخیر حاکی از تشدید تنش میان آمریکا و ایران باشد که یک درگیری طولانی مدت است، همزمانی کنونی آنها با سایر رویدادهای مربوط به «جنگ مسجد الاقصی» که اسرائیل علیه فلسطینیها به راه انداخته است، از افزایش تاثیر این عامل و امکان افزودن آن به عوامل دیگر حکایت دارد.
یکی از تحولات این صحنه پیچیده حمایت چینیها از نزدیکی عربستان و ایران است که برخی از تحولات آن با حضور هیاتی از عربستان در ایران و اعزام هیاتی از ایران به عربستان را شاهد بودیم. این تحول به این معناست که ریاض – یکی از نزدیک ترین متحدان عرب آمریکا – موضع عدم جانبداری را اتخاذ کرده است. موضعی که طی آن تلاش میشود عربستان از پیامدهای جنگ جاری میان آمریکاییها و اسرائیلیها و ایران و متحدانش از یک سو و جنگ جاری میان روسیه و اوکراین و متحدان غربیاش از سوی دیگر دور شود.
سیاستهای اسرائیل در «جنگ مسجدالاقصی» مسائل سیاسی و دینی را به شکلی خونین درهم آمیخته است و هم زمان تلاش میکند عرصهها و قضایا و عوامل شعلهور را از طریق انتخاب اهدافی جدا کند که آنها را ضعیف میپندارد مانند ادعای حمله موشکی به حماس در لبنان علی رغم آگاهیاش از این که پرتاب موشک با موافقت حزب الله امکان پذیر است یا حمله به ارتش سوریه و مستثنی کردن این بار ایران از این حمله.
اما آنچه مسلم است این است که ادامه سرکوب فلسطینیها و هدف قرار دادن مسجد الاقصی عرصه بازی سیاسی را تنگ میکند و زمینه را برای انفجاری بزرگ باز میکند به گونهای که جنگ بیت المقدس را به صاعقهای تبدیل می کند که مسائل منطقه را با هم به حرکت درمیآورد.
منبع:القدس العربی