به گزارش صد آنلاین، با وجود تدوین لایحه بودجه، دولتها سالانه با کسری بودجه مواجهاند و هدفمندسازی یارانهها یکی از بخشهای مهمی است که به دلیل عدم تأمین منابع از سوی شرکتهای تابعه نفت، با ناترازی منابع و مصارف روبهرو شده است.
۱. عدم تحقق منابع: رویکرد دولتها در سیاستگذاریهای مربوط به یارانهها، به دلیل عدم تحقق ۱۰۰ درصدی منابع و پایبندی نامناسب شرکتهای تأمینکننده به تعهدات قانونی، موجب استقراض سازمان هدفمندسازی شده است. این موضوع آسیبهای اقتصادی جدی به دنبال دارد.
۲. پرداخت یارانه به ذینفع نهایی: بر اساس قوانین مرتبط، پرداخت یارانه باید به صورت مستقیم به ذینفعان نهایی انجام شود. اما استثنائات برای برخی دستگاهها، به ویژه کمیته امداد، صحیح نیست و باید به صورت جدی مورد بررسی قرار گیرد.
۳. گزارشدهی بانک مرکزی: بانک مرکزی موظف است گزارشهای تفصیلی را به کمیسیون برنامه و بودجه ارائه دهد که میتواند در تصمیمگیریهای آتی برای تحقق منابع هدفمندسازی مؤثر باشد.
۴. حساب دریافت و پرداخت: سیاستگذاریهای فعلی سازمان هدفمندسازی یارانهها این نهاد را به یک حساب دریافت و پرداخت تبدیل کرده است. اصلاح این سیاستها برای تبدیل آن به سازمانی کنشگرایانه ضروری است.
۵. هدررفت منابع و تورم: عدم اجرای درست آزمون وسع و شناسایی خانوارهای پردرآمد باعث هدررفت منابع و تشدید تورم در اقتصاد شده است. نظارت بر حذف خانوارهای پردرآمد از فهرست یارانهبگیران یک ضرورت است.
۶. عدم وجود نقشه راه مشخص: عدم وجود یک نقشه راه روشن در تیمهای اقتصادی و اصرار بر آزمون و خطا در واریز یارانهها هزینههای گزافی به دولتها تحمیل کرده است.
۷. حمایت از تولیدات داخلی: اجرای قانون تضمین خرید محصولات اساسی کشاورزی و تأمین اعتبار لازم برای خرید گندم، از دیگر چالشهای موجود است که نیاز به توجه جدی دارد.