آخرین اخبار
۲۷ فروردين ۱۴۰۲ - ۲۱:۰۷
بی اعتنا به امریکا و با تکیه بر ابتکار دیپلماسی خود

عربستان روی پا خود بر می خیزد

بازدید:۳۰۷۸
صد آنلاین | همچون بیشتر دیپلماسی ها، بسیاری از دستاوردهای این رویکرد سعودی هم، احتمالا نسبی است اما در سطحی خواهد بود که در دهه های اخیر دیده نشده است. سعودی ها، روی پای خود بر می خیزند.
کد خبر : ۱۱۷۹۱

نویسنده: جان آلترمن Jon B. Alterman، معاون ارشد و صاحب کرسی برژینسکی در زمینه امنیت جهانی و ژئواستراتژی و مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز واکاوی های راهبردی و بین المللی در واشنگتن

 

 

 آمریکایی ها، با توجه بیش از حد به نقش چین در توافق سعودی – ایرانی، ممکن است از مهمترین بخش این توافق غافل شوند: دگرش نقش منطقه ای عربستان سعودی. یک هفته دیپلماسی منسجمِ روان، نه تنها نشان داد که عربستان سعودی یک بازیگر ماهر دیپلماتیک است بلکه یک بازیگر با نبوغ و خلاق هم هست. تصور عمومی آمریکایی ها از عربستان سعودی، یک مصرف کننده تقریبا منفعلِ امنیت تولیدی آمریکاست اما عربستان سعودی با این توافق، انفعال دهه های طولانی خود را کنار گذاشت و نشان داد که نیرویی دیپلماتیک است که باید به حساب آورده شود.

 

 

مفید است که ابتدا روشن کنیم که داشتن رابطه دیپلماتیک، چه مفهوم (و کدام پیامدی) برای ایران و عربستان دارد یا ندارد. در حالی که (باتوجه به تحولات سال های 2011 تا 2016)، اکنون به نظر می رسد که دو کشور در حال گرم کردن پیوندهایشان هستند، اما این گرمایی است که در یک یخبندان عمیق رخ می دهد. هریک از دو کشور، ظرفیت های بزرگی برای ارائه به طرف دیگر دارند اما بدگمانی دوجانبه هم بسیار عمیق است.

 

 

همینطور باید به یاد آورد که چه تلاش درازی برای یافتن زمینه های مشترک میان دو طرف جریان داشت. مصطفی الکاظمی، نخست وزیر پیشین عراق این تلاش ها را دو سال پیش آغاز کرد و عمانی ها آن را ادامه دادند. آمریکا، فرانسه و دیگر کشورها هم حمایت کردند و کشورهای همسایه ای چون کویت و امارات هم روابط دو جانبه با تهران را در ماه اوت امسال از سرگرفتند. بنابراین، گرچه نمی شود نقش چین را در فرایند گفت وگوها، تنها به یک میزبان تقلیل داد اما همچنین دشوار بتوان تصور کرد که پکن، کار زیادی برای اطمینان بخشی یا فشار بر هر یک از دو طرف انجام داده باشد. تاریخچه دیپلماتیک چین در خاورمیانه، کارنامه ای از علاقه به مشارکت بدون پاگیرشدن عمیق است. چین همچنین خواهان ایفای نقش فعالتری در دیپلماسی عربی – اسرائیلی بوده که هر دو طرف را به احترام متقابل و پی جویی راه حل هایی برای برد – برد ترغیب کرده است.

 

 

برخی استدلال می کنند که با توجه به اینکه چین سی درصد تجارت جهانی ایران را در اختیار دارد، از اهرمی برای فشار بر تهران برخوردار است اما چین هیچ سابقه ای از تمایل به قربانی کردن منافع خود برای دستیابی به یک خیر مشترک بزرگتر ندارد. چین از روابط دوجانبه، برای پیشبرد منافع خودش استفاده می کند – گاه با خود کشورها و گاه هم از این نوع روابط برای معامله با آمریکا برای کسب منافع – دلیلی ندارد که فکر کنیم چین در این مورد اخیر هم رفتار متفاوتی داشته است و هیچ شواهدی هم نیست که وعده وعیدی در این زمینه داده باشد.

 

 

اما از یک چشم انداز ایرانی، توافق اخیر حاکی از پیاده سازی راهبردی بود که ابراهیم رئیسی در اوت 2021 که به ریاست جمهوری رسید، اعلام کرد – کاهش پافشاری بر رسیدن به توافقی با قدرت های غربی و تمرکز بر محیط همسایگی ایران. با این حال به نظر نمی رسد که در این همسایگی، چیز زیادی نصیب ایران شده باشد. در واقع ایران بیشتر متعهد به واگذاری امتیازات شد. نیابتی های منطقه کمی عقب خواهند کشید (اما هنوز نه به آن اندازه که بطور کامل از صحنه حذف شوند). در این میان، اقتصاد ایران همچنان در سراشیبی خواهد ماند و تحریم های تحت رهبری آمریکا، خسارات سنگین خود را وارد خواهند کرد. آژانس انرژی هسته ای همچنان سایه خود را بر برنامه هسته ای ایران حفظ خواهد کرد. شاید عربستان موافقت کرده باشد که فعالیت های ضدایرانی کانال ایران اینترنشنال را متوقف کند اما اعتراضات ایران ماه هاست که خاموش شده. حرفهایی هم درباره سرمایه گذاری زده می شود اما در مجموع، ایرانی ها برنده بزرگ این ماجرا نبودند.

 

 

اما در مقابل، این عربستان بود که روی سکوی نخست ایستاد. این کارزار، اگر بشود چنین نامی بر آن نهاد، یک هفته به طول انجامید. نخست دولت سعودی اطلاعاتی را درز داد که در حال بررسی پیوندها با اسرائیل است، همزمان هم باز بودن و سرسختی توامان را نشان داد. روز بعد توافق پکن را اعلام کرد. بعد از توافق پکن هم گفته شد که صندوق سرمایه گذاری عمومی عربستان، یک خط هوایی تازه تاسیس می کند و دو روز بعد هم قرارداد خرید دست کم 78 هواپیمای پهن پیکر بوئینگ با آمریکا اعلام شد.  این یک هفته لبریز از رخدادها و اعلام ها، به گونه ای طراحی و چینش شده بود که یک تاثیر مشخص داشته باشد که مهمترین آنها نشان دادن مدیریت و حاکمیت عربستان بر آینده خودش بود. عربستان، کاری بیش از اعطای یک پیروزی دیپلماتیک به چین، یعنی مشتری اصلی نفت اش انجام داد و اسرائیل – یک شریک منتظر – را هم به هشدار واداشت. قرارداد بوئینگ این واقعیت را تقویت کرد که عربستان سعودی نه تنها یک بازیگر اقتصادی است بلکه همچنین خواهان اقدام مستقل و بدون گیر کردن در مجموعه ای از گفت وگوهای دیپلماتیک و امتیازدهی است.

روش دیپلماسی ماه مارس عربستان سعودی، نافی دیپلماسی اکتبر این کشور بود که مهارت بسیار پایینی داشت. در آن زمان، سعودی ها با وادار کردن سازمان کشورهای صادرکننده نفت و تولیدکنندگان متحد آن (اوپک پلاس) به کاهش دو میلیونی تولید در روز، آن هم تنها چند هفته پیش از انتخابات میان دوره ای آمریکا، کاخ سفید را غافلگیر کردند. اینکه چنین کاری، برخلاف توصیه کاخ سفید انجام شد، مسئله ای ثانویه است. عنصر مهمتر برای سعودی ها این بود که موجب شدند یک متحد کلیدی شان در یک زمان حساس، هم احساس خیانت کند و هم دروغ بگوید. بایدن در مصاحبه با سی ان ان قول داد که این اقدام سعودی ها، برایشان "پیامدهایی" خواهد داشت، هرچند روشن شد که چنین پیامدی هرگز نخواهد آمد.

 

 

در واقع، عربستان سعودی درست به همان توصیه باراک اوباما عمل کرد که کشورهای منطقه باید به تعادلی میان خود دست یابند. عربستان اکنون برای مدیریت تعامل تازه اش با ایران، دست پُری دارد تا کنش های مختلف ایران در سراسر منطقه را مهار کند.

 

 

عربستان تلاش خواهد کرد که پای چین را همچنان در این ماجرا نگه دارد تا ایران به تعهداتش عمل کند و احتمالا تعامل دیپلماتیک فعالتری برای پایان دادن به جنگ هشت ساله اش در یمن خواهد داشت و ضروری است با همسایگانش بویژه با امارات کار کند تا در هر دو زمینه امنیت و انرژی، مسائل را سامان دهند. عربستان همچنین نیازمند تعاملی عمیق و پایدار با ایالات متحده خواهد بود که تضمین های امنیتی اش همچنان برای دفاع از این پادشاهی، حیاتی باقی می ماند.

 

 

اینها احتمالا آغازی بر یک دوران تازه در دیپلماسی عربستان و به معنی تلاش بسیار بیشتری برای سعودی هاست. همچون بیشتر دیپلماسی ها، بسیاری از دستاوردهای این رویکرد سعودی هم، احتمالا نسبی است اما در سطحی خواهد بود که در دهه های اخیر دیده نشده است. سعودی ها، روی پای خود بر می خیزند.

 

 

منبع: اندیشکده واکاوی های راهبردی و بین المللی

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها