بازدید:۱۰۲
صد آنلاین | رهبران اروپایی به روشنی از این ضربالمثل لاتین پیروی میکنند که «اگر صلح میخواهید، برای جنگ آماده شوید». اما مشکل بازی کردن رهبران اروپایی با «جنگ» این است که شمار زیادی از دولتهای جهان مسلح به سلاح هستهای هستند و استفاده از این سلاحها میتواند به نابودی کامل و غیرقابل بازگشت تمدن بشری منجر شود.
به گزارش صد آنلاین، نگرانی درباره آینده اتحادیه اروپا مدتی است که در حال افزایش است. این اتحادیه ظرف سالهای اخیر در حصار شماری از بحرانهای عمیق و پیچیده دست و پا میزند. بحران هزینههای زندگی، بحران مسکن، بحران مهاجرت، بحران توقف رشد اقتصادی و مهمتر از همه بحران سیاسی. اتحادیه اروپا با چالش مهمی از سوی احزاب راست افراطی روبرو است. اقبال مردم به این احزاب هر روز در نظرسنجیها افزایش مییابد و این مساله تهدیدی برای حاکمیت ارزشهای لیبرال در نظم شکنندهی اتحادیه اروپا محسوب میشود.
چند روز پیش، حزب راست افراطی «آزادی» با کسب ۳۰ درصد آرا در انتخابات اتریش پیروز شد. راست افراطی اگرچه در پی ائتلاف سایر احزاب احتمالا از روند تشکیل دولت در اتریش کنار گذاشته شود، اما این چیزی از اهمیت مساله کم نمیکند. در حال حاضر احزاب دست راستی در ساختار قدرتِ ۹ کشور از ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا حضور دارند.
در صحنه بینالملل ادامه جنگ در اوکراین مهمترین چالش اتحادیه اروپا محسوب میشود. در همین حال جریان صدور انواع تسلیحات پیشرفته برای ارتش اوکراین با قوت ادامه دارد. تعجبی ندارد که اتحادیه اروپا از پرداختن به ریشههای این بحرانهای فزاینده سرباز میزند. ریشه همه بحرانهای داخلی در اتحادیه اروپا، سیاستهای نئولیبرالی و مخربی است که بر همه تصمیمگیریها سایه انداخته است.
در حال حاضر رهبران اروپایی امیدوار هستند که در افق جنگافروزی به مردم اروپا کمک کنند تا نارضایتیهای عمیق خود را فراموش کنند. به همین خاطر صدور تسلیحات مرگبار و مخرب اروپایی به اوکراین و رژیم صهیونیستی تشدید شده است. «جوزپ بورل» وزیر امور خارجه مستعفی اتحادیه اروپا در حال تلاش برای کسب مجوزهای جدید برای اوکراین است تا از موشکهای دوربرد برای ضربه زدن به اهدافی در خاک روسیه استفاده کند. همچنین در مورخ ۱۹ سپتامبر، پارلمان اروپا قطعنامهای غیرالزامآور را در همین رابطه تصویب کرد. روسیه نیز در واکنشی خطرناک، دکترین هستهای خود را به روز کرد و آستانه استفاده از سلاحهای هستهای را کاهش داد.
در حال حاضر هر لحظه این احتمال وجود دارد که جنگ در اوکراین از کنترل خارج شود و اتحادیه اروپا ناگهان خود را در حال جنگ با روسیه ببیند. به همین بهانه اتحادیه اروپا در حال سرمایهگذاری گسترده برای تولید و توسعه تسلیحات نظامی است. «آندریوس کوبیلیوس» نامزد کمیساریای دفاع اتحادیه اروپا (جایگاهی که به تازگی برای مقابله با تهدید روسیه تاسیس شده) خاطرنشان کرده که این اتحادیه باید به یک «انبار تسلیحات جنگی» برای بازدارندگی مسکو تبدیل شود. همزمان شعار «اقتصاد جنگی» نیز ترویج میشود، زیرا اروپاییها به این باور رسیدهاند که تولید و صدور تسلیحات نظامی میتواند اقتصاد ضعیف اتحادیه اروپا را تقویت کند.
در ماه سپتامبر «ماریو دراگی» رئیس سابق بانک مرکزی اروپا و نخست وزیر اسبق ایتالیا گزارشی با عنوان «آینده رقابت پذیری اروپا» منتشر کرد که توسط بسیاری از اعضا تحسین شد. او در این گزارش نوشت: «صلح اولین و مهمترین هدف اروپاست، اما تهدیدات امنیتی در حال افزایش است و ما باید آماده شویم و گذاری عظیمی در صنعت تسلیحات انجام بدهیم».
به نظر میرسد که رهبران اروپایی به روشنی از این ضربالمثل لاتین پیروی میکنند که «اگر صلح میخواهید، برای جنگ آماده شوید». اما مشکل وَر رفتن و بازی کردن رهبران اروپایی با «جنگ» این است که شمار زیادی از دولتهای جهان مسلح به سلاح هستهای هستند و استفاده از این سلاحها میتواند به نابودی کامل و غیرقابل بازگشت تمدن بشری منجر شود. مخصوصا که یک طرف درگیریها در اوکراین و فلسطین اشغالی را کشورهای صاحب بمب اتم تشکیل میدهد.
نتیجه تلاشهایی که رهبران اروپایی به بهانه آماده شدن برای رویارویی با تهدیدهای امنیتی انجام میدهند، این است که به صورت موثری توجه افکار عمومی اروپا از ریشه بحرانها در اتحادیه اروپا منحرف میشود. اتحادیه اروپا به رغم ادعای دروغین مبنی بر حمایت از حقوق بشر، آزادی، دموکراسی و برابری، یک سازمان نئولیبرالی است که از حقوق ثروتمندان برای ثروتمندتر شدن محافظت میکند.
سیاست اقتصادی این اتحادیه بر اساس توجه به سلامتی و رفاه شهروندان اروپایی شکل نمیگیرد، بلکه تامین سود شرکتهای بزرگ در اولویت قرار دارد. به همین دلیل سیاستهای دولت رفاه در سراسر اروپا در حال تضعیف است، اشتغال به طور فزایندهای متزلزل و پرداخت هزینه غذا، آب، انرژی و مسکن از عهده طبقه متوسط خارج میشود. سیاستهای نئولیبرالی اتحادیه اروپا در قالب قراردادهای تجاری مختلف با کشورهای در حال توسعه، اقتصاد کشورهای جنوب را ویران کرده و مهاجرت به این قاره را تشدید میکند.
بیگمان جنگ افروزی و تشدید رقابت تسلیحاتی از طریق ایجاد یک مجتمع بزرگ و متحد صنعتی-نظامی، فجایع نئولیبرالی را درمان نمیکند. اتحادیه اروپا باید استراتژی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی خود را با هدف تمرکز بر ارزشهای مهم انسانی نظیر دموکراسی، رفاه، رشد پایدار، صلح و همکاری در سراسر جهان اصلاح کند.
میزان