به گزارش صد آنلاین، تیوی بیفوما یکی از خارجیهای تازه وارد لیگ امسال است که خیلی سریع توانست به شهرت برسد؛ آنهم با گلزنی برابر استقلال تهران. گلی که از روی یک ضربه آزاد به ثمر رسید و از آن زمان بود که تیم جواد نکونام وارد بحران شد. وینگر جدید استقلال خوزستان دروازه شمس آذر را هم هفته بعد از آن باز کرد تا مشخص شود با یک ستاره جدید در فوتبال ایران طرف هستیم
. گلزن 32 ساله کنگویی سابقه بازی برای اسپانیول، لاس پالماس، وست بروموویچ، آلمریا، گرانادا، آنکارا اسپور و شنزن را هم در کارنامه دارد و ماجراجویی جدیدش را در خاورمیانه شروع کرده است.
بیفوما در استودیوی خبرورزشی مهمان ما با بود و با درباره همه چیز صحبت کردیم؛ از اوضاع ایران و دوران حرفهای و زندگی شخصی خودش گرفته تا گلزنی برابر استقلال و البته رویای بازی در دربی تهران. گفت و گوی من (مرتضی پیچکا) با تیوی بیفوما را میبینید و میخوانید.
به خبرورزشی خوش آمدی؛ اول از همه طرز تلفظ نامت را به مخاطبهای ما یاد بده.
تشکر از خوشامدگویی و خوشحالم که اینجا هستم؛ اسم من تیوی بیفوما است اما شما میتوانید من را بیفو صدا کنید چون خیلی از هم تیمیهایم مرا اینگونه خطاب میکنند.
معنای اسم و فاملیت را میدانی؟
تیوی به معنای زندگی است اما بیفوما را نمیدانم یعنی چی چون اسم پدری من است.
درباره دلایل آمدنت به اینجا بگو؛ چه شد ایران را انتخاب کردی؟
من چیزی درباره فوتبال ایران نمیدانستم. منظورم لیگ برتر آن است اما این را میدانستم که یکی از بزرگترین کشورهای قاره آسیا در زمینه فوتبال است. درباره شور و شوق هواداران شنیده بودم و فصل گذشته هم حضور کریستیانو رونالدو در اینجا را دنبال کردم چون من طرفدار او هستم. دیدم که طرفداران چگونه فوتبال را دیوانه وار دوست دارند. من دلم برای این شور تنگ شده بود زیرا من هم عاشق فوتبال هستم.
باشگاههای قبلیات کجا بودند؟
من از 13 سالگی در فرانسه فوتبال را با استراسبورگ شروع کردم؛ در شرق فرانسه. وقتی هم که 17 سالم شد، به اسپانیول در شهر بارسلونای اسپانیا رفتم.
در این مدت که در ایران بودی، چه نظری درباره این کشور داری؟
مردم مهربان، غذاهای خوب و درباره هم تیمیهایم هم باید بگویم که خوشامدگویی خوبی داشتند درست مثل یکی از اعضای خانواده. هوای اهواز خیلی گرم است اما تا حالا همه چیز خوب بوده است. به هرحال ما فرهنگ متفاوتی داریم و همانطور که میدانید، اصالت من به کشور کنگو در آفریقا برمیگردد. با این حال برای من بسیار راحت است که خودم را با شرایط وفق بدهم.
منظورت این است که فرهنگ ایران و کنگو به هم نزدیک است؟
نه منظورم این است که فرهنگ فرانسه و آفریقا متفاوت است پس برای من راحت است که مثلا جای فرانسه و ایران را عوض کنم چون قبلا این تفاوت را تجربه کردم و میدانم چگونه از پس آن برآیم.
تفاوت فوتبال ایران و فرانسه در چیست؟ بزرگترین نقطه ضعفی که در فوتبال ایران دیدی، چیست؟
من فقط میتوانم درباره باشگاه خودم حرف بزنم و نقطه ضعف اصلی، امکانات است. منظورم این است که در مثلا زمینهای تمرین و بازی در اروپا خیلی بهتر هستند اما بازیکنان ایرانی زیادی دیدم که کیفیتی مشابه اروپاییها دارند. ضمن اینکه فکر میکنم آکادمیهای فوتبال در اینجا هم مثل اروپا فعالیت ندارند.
جذابترین چیزی که دیدی چه بوده است؟
جذابترین نکته، طرفداران هستند. آنها احترام زیادی قائل هستند و فرهنگ زیادی دارند. شاید الان چیز خاصی برای گفتن نداشته باشم چون فقط به تمرینات میروم، به هتل برمیگردم و با هم تیمیهایم هستم. پس هنو زمان کافی برای شناخت ایران نداشتم.
هنوز با مرتضی پورعلی گنجی در ارتباطی؟ آیا با او برای آمدن به ایران مشورت کردی؟
بله؛ من به او پیام دادم چون ما با هم در شنزن چین همبازی بودیم. او پسر خیلی خوبی است و درباره فوتبال ایران به من توضیحاتی داد و گفت اگر فوتبال را دوست داری و اگر همانطوری که من میدانم بازی کنی، میتوانی کارهای خوبی در ایران انجام دهی.
در مدتی که ایران بودی، به نظر تو کدام ویژگی فوتبال ایران شبیه به کشورهای دیگر است؟ مثلا منظورم این است فوتبال آمریکای جنوبی به تکنیکی بودن شهره است، اروپاییها روی کارهای تاکتیکی تمرکز میکنند و آفریقاییها قدرتمند هستند و بازی فیزیکی انجام میدهند. کدام یک از این ویژگیها به فوتبال ایران نزدیکتر است؟
چیزی که من در ایران دیدم، بازیکنان از لحاظ فیزیکی خوب هستند، چیزهای زیادی بلد هستند و برخی از آنها هم مهارتهای شخصی خوبی دارند. نمیتوانم با کشور خاصی مقایسه کنم چون من هنوز اینجا تازه وارد هستم اما میتوانم بگویم هم تیمیهایم از لحاظ فیزیکی خوب هستند.
چرا شماره 23 را انتخاب کردی؟
چون برای من به عنوان یک طرفدار بسکتبال، شماره خاصی محسوب میشود. من طرفدار مایکل جردن و لبرون جیمز هستم و حتی کفشهای جردن را هم به پا میکنم. 23 را انتخاب کردم چون به راحتی من را به یاد این افراد افسانهای میاندازد.
یعنی ربطی به خانواده، محل تولد و یا اعتقادات اینگونه ندارد؟
نه، نه من شماره 7 را دوست دارم اما چون دیر به تیم ملحق شدم، این شماره را بازیکن دیگری انتخاب کرده بود. من هم به عنوان بازیکن جدید ترجیح دادم عدد 23 را بردارم.
حالا من میدانم تو مایکل جردن را دوست داری اما اسطورهات در دنیای فوتبال کیست؟
برای من دشوار است که پاسخ دهم... من رونالدینیو و رونالدو را دوست دارم.
کدام یک بیشتر برای تو خاص است؟
برای من... رونالدینیو. چون زمانی که من در حال بزرگ شدن بودم او در پاری سن ژرمن بازی میکرد و بعد به بارسلونا رفت. من تمام بازیهای او را دنبال میکردم و کاری که او انجام میداد، عالی بود.
در کل با سبک فوتبالی کدام کشور ارتباط بهتری برقرار میکنی؟
منظور شما سبک بازی است؟ من فقط بازیهای دوستانم را دنبال میکنم. البته که رئال مادرید را دوست دارم اما مهم برایم ذات فوتبال است چون لیگ برتر انگلیس را هم پیگیری میکنم.
صحبت از رئال مادرید شد؛ من شنیدم در گذشته از این تیم پیشنهاد داشتی.
بله؛ زمانی که من در اسپانیول حضور داشتم و بعد از فصل خوبی که به صورت قرضی در لاس پالماس گذراندم، از رئال مادرید B پیشنهادی دریافت کردم که آن زمان هدایتش به عهده زین الدین زیدان بود. البته که خودم هم آماده بودم به آنجا بروم حتی با وجود اینکه تیم خودم در لالیگا حضور داشت و رئال B در دسته دوم بود. اما برای من موقعیت بزرگی بود که به خاطر مخالفت باشگاه انجام نشد. خب همیشه هم تصمیم باشگاه از بازیکن بالاتر است.
اگر به گذشته برگردیم، این تصمیم را تغییر میدهی؟
البته که من همان زمان هم موافق بودم اما اسپانیول مخالفت کرد. اما در کل، بله... اگر به کارنامه حرفهای من نگاه کنید، تیمهای زیادی عوض کردم چون نمیتوانم به افراد زیادی در فوتبال اعتماد کنم. من فقط میدانم شغلم فوتبال بازی کردن است و در آن حرفهای هستم. همیشه هم تلاش میکنم بهترین خودم باشم؛ برای هواداران و البته پولی که دریافت میکنم. مابقی آن تجارتی است که من درباره آن نمیدانستم و چیزی هم راجع به آن نخواندم.
خب درصد زیادی از فوتبال را تجارت تشکیل میدهد.
بله تجارت بزرگی هم هست اما زمان زیادی طول کشید تا متوجه شوم فوتبال فقط یک بازی 3 امتیازی نیست و این بزرگتر از بردن بازیها و کسب جام است.
درباره چالش جدیدت در استقلال خوزستان بگو؛ همه چیز خوب است؟
بله، من با تیم هستم و تلاش میکنیم کارهایی کنیم و باور دارم که میتوانیم. همانطور که گفتم، امکانات چندان جالب نیست و زمین تمرین خوبی نداریم. درواقع زمین تمرین ما با زمین بازیمان کاملا متقاوت است. نمیشود کارهایی را که در اروپا روی زمینهای خوب انجام میدادم، اینجا هم تکرار کنم. اما مهمترین نکته این است که آماده باشم. برای تیم، خودم، باشگاه و شهر مهم است رتبه بهتری نسبت به فصل قبل کسب کنیم.
درباره مربی تیمتان آقای بوژوویچ چه نظری داری؟
او مربی خوب و باتجربهای است. خیلی راحت میتوانید با او صحبت کنید و شیوه کاریاش را دوست دارم. از من به عنوان وینگر میخواهد دفاع هم انجام دهم اما نه دفاع صرف چون از وظایف اصلی ما بازیکنان کناری ضد حمله هم هست. او مربی باتجربه و خوبی است و فکر میکنم این فصل کارهای خوبی با هم انجام دهیم.
درباره تیم ملی کشورت چی؟ در اردوی آخر دعوت نشدی یا همانطور که شنیدیم، خودت کناره گیری کردی؟
درست است، خودم نرفتم. این تصمیم من دلایل زیادی دارد اما مساله اینجاست که شرایط در آفریقا متقاوت است. وزارت ورزش احترامی برای فوتبال قائل نیست و رفتار انسانی درستی با بازیکنان ندارد که کار کردن در این شرایط را دشوار میکند. پس به عنوان کاپیتان تیم ملی، تصمیم گرفتم بازی در این تیم را متوقف کنم تا روی خانواده و باشگاهم تمرکز کنم.
تو کاپیتان و بهترین گلزن تاریخ تیم ملی بودی پس قطعا این تصمیم برایت سخت بود.
البته که تصمیم دشواری بود اما من رقابت کردن را دوست دارم. اینکه میبینید افرادی در کشورتان هستند که شما را نمیخواهند و یا علاقهای به موفقیت تیم ملی ندارند، دردناک است. به همین دلیل هم تصمیم گرفتم دیگر برای آن تیم بازی نکنم.
بیا به ایران برگردیم. چند هفته قبل یک گل بسیار مهم برابر یکی از پرطرفدارترین تیمهای لیگ به ثمر رساندی. قبلا اطلاعاتی درباره استقلال – تیمی که برابرش گلزنی کردی – داشتی؟
بله؛ آنها را میشناختم چون دو دوست آنجا دارم؛ کاکوتا و اندونگ. پس درباره این بازی با یکدیگر صحبت کرده بودیم.
بعد از مسابقه هم با هم حرف زدید؟
نه امکانش نبود چون آنها برنده نشدند. درک میکنم مربی آنها ناراحت بود و به همین دلیل جو رختکن هم خوشحال نبود. به هرحال فوتبال همین است.
میدانستی مربی آنها یعنی جواد نکونام بازیکن مشهوری بوده و در لالیگا هم بازی کرده؟ بعد از گل تو هم او در خطر اخراج از کارش قرار گرفت.
بله؛ این را هم شنیدم که بعد از آن بازی مشکلاتی برای او به وجود آمد اما استقلال باشگاه بزرگی است و این مسائل هم بخشی از آن. من فکر میکنم او به عنوان بازیکن دستاوردهای خوبی داشته اما در قامت مربی، نمیدانم. در هر حال این چیزی نیست که به من مربوط باشد و باید روی تیم و فوتبال خودم متمرکز باشم.
تا به حال چیزی درباره دربی تهران بین استقلال و پرسپولیس شنیدهای؟
بله...
نظرت درباره آن چیست؟
دیوانه وار است! دیدم که همه جا پر از تماشاگر میشود. نبرد دو تا از بزرگترین باشگاهها که در لیگ قهرمانان هم حضور دارند و مدعی هستند.
دوس داری در آینده در این دربی بازی کنی؟
بله، البته. من رویای بازی در بالاترین سطح و همینطور لیگ قهرمانان را دارم. ضمن اینکه بازی در استادیوم پر از تماشاگر را هم دوست دارم چون انرژی آن کاملا متفاوت است.
اگر حق انتخاب داشتی به کدام تیم میرفتی؛ استقلال یا پرسپولیس؟ از این بابت که در پرسپولیس با مرتضی پورعلی گنجی و در استقلال با کاکوتا و اندونگ رفاقت داری.
بله اما برای من تفاوتی ندارد. اگر بخواهم صادق باشم، هردو باشگاههای بزرگی هستند و تفاوتی ندارند. ضمنا همانطور که گفتید، در هردو هم دوستانی دارم. هردو برای من خوب هستند.
اصلا ایدهای از مقصد بعدیات داری یا اینکه روی تیم فعلیات تمرکز کردی؟
همانطور که گفتم، روی زمان حال تمرکز کردم و حال، یعنی استقلال خوزستان. اولویت این است به آمادگی برسم و سپس هدفهای مختلف؛ البته قدم به قدم. خواهیم دید در آینده چه اتفاقاتی رخ میدهد.
اگر موافقی نوع سوالات را تغییر دهیم. با آب و هوای اهواز چگونه کنار میآیی؟
آنجا زندگی در شب جریان دارد. من تا جایی که بشود با خانوادهامد صحبت میکنم. قبل از خواب هم فیلم تماشا میکنم و برخی کارهایم را در هتل انجام میدهم.
خانوادهات با تو اینجا هستند؟
نه اما منتظرم همسرم بیاید. منتظر ویزا هستیم ولی انگار در اهوازهمه چیز کند پیش میرود!
چه زمانی ازدواج کردید؟
خب... سوال خوبی است! یک سال قبل.
تبریک میگویم. این را هم میدانستی مرتضی پورعلی گنجی اخیرا ازدواج کرده است؟
بله دیدم... از اینجا به او تبریک میگویم؛ تو لایق این بودی برادر! بهترینها را برای تو و همسرت آرزو میکنم و البته باید بگویم همسر تو فرد خوش شانسی است!
شاید این سوال کمی شخصی باشد اما میخواهم بدانم تو شبها معمولا چه ساعتی میخوابی؟ چون شنیدهایم که بهتر است فوتبالیستهای حرفهای قبل از ساعت 11 شب بخوابند. اصلا این موضوع را قبول داری؟
نه واقعا. البته که استراحت خیلی مهم است و بخش مهمی از کار ما محسوب میشود اما خب به زمان تمرین هم بستگی دارد. مثلا در اهواز تمرینات ما شب برگزار میشود. پس فرقی ندارد که مثلا ساعت 11 بخوابی و 8 صبح بیدار شوی چون تمرین تیم ما ساعت 7 غروب شروع میشود. درواقع فقط مهم این است که 6 تا 7 ساعت استراحت داشته باشی.
تو درباره غذا هم صحبت کردی. آیا غذاهای ایرانی لذیذ هستند؟
بله شبیه به غذاهای آفریقایی هستند و از نظر من این خیلی خوب است. برنجهای شما خیلی خوشمزه هستند.
کدام غذا را بیشتر دوست داشتی؟
ایرانی؟ نمیتوانم نامش را بگویم اما برنج با مرغ و خورشت آن چیزی بود که واقعا دوست دارم.
اهل فضای مجازی هستی؟ معمولا در روز چقدر از آن استفاده میکنی؟
من زیاد اهل پست گذاشتن در فضای مجازی نیستم چون اولویتم تمرکز روی فوتبال و خانوادهام هستند.
فعالیتت خارج از زمین فوتبال چیست؟ منظورم تجارت یا اقداماتی از این دست است.
تجارت... بله. فکر میکنم اکثر فوتبالیستها این کار را انجام میدهند. فعالیت در حوزه املاک و ساختمان کار دیگر من است.
کجا؟
در شهر کان، بندر نیس فرانسه. کار دیگری هم دارم. سرویس دهی برای اتومبیل، خرید بلیت هواپیما که یک آژانس دارم برای انجام این کارها.
این در فرانسه رایج است که فوتبالیستها در کنار بازی، شغل دیگری هم داشته باشند؟
به نظرم این شغل دوم نیست و ما تنها یک فعالیت است. ما فوتبالیستها باید تمرکزمان روی فوتبال باشد. بعد از فوتبال شما زندگی جدیدی دارید پس باید شرایط برای آن مهیا کنید.
درباره زندگی شخصی خودت چه برنامهای داری؟ مثلا رویای این را داری که پسردار شوی و او روزی تبدیل به فوتبالیست حرفهای شود؟
بله، حتی شاید ایده اینکه با پسرم همبازی شوم هم جالب باشد! اما هرچیزی ممکن است رخ دهد. شاید او در شغل دیگری خوشحال باشد. پس برای من مساله این است که فقط میخواهم با خانوادهام خوشحال باشم.
لطفا این سوال را حمل بر توهین نگذار ولی میدانی که برخی آفریقاییها را با جادو و طلسم میشناسند. چند سال قبل فیلمی از یک بازی فوتبال در آفریقا منتشر شد که یکی از بازیکنان شی عجیبی کنار تیرک دروازه حریف میگذارد و بلافاصله بعد از آن تیمش موفق به گلزنی میشود! این راه و روش را قبول داری؟ اصلا نظرت درباره آن چیست؟
نظر من این است که شما میتوانید به چیزی اعتقاد داشته باشید یا خیر. مثلا خیلی از مردم به خداوند اعتقاد دارند و برخی دیگر هم ندارند. ما فقط باید مراقب باشیم.
تو خودت به جادو اعتقاد داری؟
نه من اعتقادی ندارم ولی انرژیهای بد زیادی از آن ساطع میشود؛ مثل اقدامات شیطانی. من اعتقاد دارم خدا وجود دارد، شیطان هم همینطور. پس انرژی خوب و بد هم هست. پس این به مردم بستگی دارد اگر میخواهند از شیطان پیروی کنند، مشکل خودشان است!
در چند سال اخیر صحبتهای زیادی در خصوص رواج چنین اقداماتی در فوتبال ایران شنیده شده است. چنین موضوعی تایید نشده اما شنیده میشود برخی مدیران و مربیان از این انرژیها کمک میگیرند.
اوه...! در این باره نمیتوانم چیزی بگویم اما همه جا خوب و بد وجود دارند. به مردم بستگی دارد خوبی را انتخاب کنند یا بدی را.
چند کلمه فارسی یاد گرفتهای؟
سخت است بگویم...انشالله، فردا! همه در اهواز میگویند انشاالله فردا! البته یک کلمه بد هم یاد گرفتم که اینجا در مصاحبه نمیتوانم بگویم!
یادگیری فارسی دشوار است؟
بله خیلی زبان دشواری است. من میتوانم اسپانیایی، فرانسوی و انگلیسی صحبت کنم ولی زبان فارسی خیلی سخت است.
در آخر اگر صحبت یا حرفی هست که دوست داری به زبان بیاوری، خوشحال میشویم که بگویی.
خیلی ممنونم. متشکر از تو مرتضی، رسانه شما و همکارانتان. خواهیم دید آینده فوتبالی چه میشود اما برای شما بهترینها را آرزو میکنم. قطعا به زودی یکدیگر را ملاقات خواهیم کرد.