آخرین اخبار
۲۹ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۳
بازدید:۳۳۰
عیسی محمدحسینی در یادداشتی می نویسد: شاید یکی از اهداف ترور اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس و تقارن آن با شروع به کار دولت جدید با مراسم تحلیف دکتر پزشکیان در ایران، استشمام تغییر و تحول و استقرار دولت شعور و عقلانیت به جای دولت شور و احساس بود. دولتی که با شعار دیپلماسی و تعامل سازنده با کشورها برای حل بحران و رفع تحریم‌ها به میدان آمده است، هنوز بر کرسی ریاست ننشسته باید درگیر چالشی شود که از ابتدای کار تمامی معادلات و محاسبات او را برهم بزند و ناخودآگاه سیاستی پرهزینه بر او و کشور تحمیل شود. تحمیل این سیاست با ترور مهمترین شخصیت سیاسی حماس در فاصله چند ساعته از مراسم تحلیف، قطعاً به تنهایی کار یک شبکه خارجی نمی‌تواند باشد چرا که اهل فن به خوبی آگاهند، برای کاری چنین دقیق و بی‌نقص ساعت‌ها زمان برای شناسایی و ردیابی لازم است اما اگر ضارب کنار دست او باشد این عملیات از بعد نظامی و عملیاتی قابل درک خواهد بود. 
کد خبر : ۱۰۶۴۶۸

نویسنده: عیسی محمدحسینی، کارشناس سیاست و امنیت غرب آسیا - دانش آموخته دکتری روابط بین‌الملل


 یکی از ارشدترین رهبران سیاسی حماس اسماعیل هنیه، ساعاتی پس از مراسم تحلیف دکتر پزشکیان به عنوان چهاردهمین ریاست جمهوری اسلامی ایران هدف عملیات تروریست‌های صهیونیستی در خاک ایران قرار گرفت. این واقعه در زمانی بسیار حساس و تحت شدیدترین کنترل حفاظتی و امنیتی صورت گرفت.

با توجه به اینکه منبع قابل اتکا و دقیق و متقنی در چگونگی اجرای این عملیات یافت نشد، در چنین مواقعی کار پژوهشگر بررسی گزینه‌های موجود حول محور آن پدیده است. 

گزینه‌های متاثر از ترور:

1-اهداف ترور 2- برخی متغیرهای تاثیرگذار و تاثیرپذیر (بحران غزه_ انتخابات ایران _ انتخابات آمریکا_ وضعیت روسیه در جنگ فرسایشی با اکراین) 3- واحدهای منتفع از ترور 4- شبکه نفوذ 5- حفاظت فیزیکی 

با توجه به حساسیت موضوع، قطعاً بررسی همه جزئیات گزینه‌های فوق در این مختصر نمی‌گنجد. بنابراین به برخی از متغیرهای قابل دسترس اشاره خواهد شد.

متغییر اول

1- نقطه استراتژیک در منطقه غرب آسیا یا "کمربند آشوب" همواره محصور در کمند ترور و تروریست و آشوب و بحران گرفتار است که به سیاست‌های راهبردی رژیم صهیونیستی و حامیان ‌آنها برمی‌گردد. سیاست‌هایی که در حفظ وضع موجود و حفظ توازن قدرت به نفع خود طرحریزی شده‌اند. این سیاست‌ها قانون پذیر نیستند و هر گونه شیوه‌ای که بوی تغییر و تحول در منطقه‌ای، از آن استشمام شود را نمی‌پذیرد و درصدد مقابله با آن برمی‌آید. در عین حال برخی کشورها با تحرکات تحریک آمیز، ناخودآگاه در زمین آنها بازی می‌کنند و این امر فرصت جولان و زمینه کشتار و آشوب را برای آن رژیم نامشروع فراهم می‌سازد.

با این مقدمه شاید یکی از اهداف ترور اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس و تقارن آن با شروع به کار دولت جدید با مراسم تحلیف دکتر پزشکیان در ایران، استشمام تغییر و تحول و استقرار دولت شعور و عقلانیت به جای دولت شور و احساس بود. دولتی که با شعار دیپلماسی و تعامل سازنده با کشورها برای حل بحران و رفع تحریم‌ها به میدان آمده است، هنوز بر کرسی ریاست ننشسته باید درگیر چالشی شود که از ابتدای کار تمامی معادلات و محاسبات او را برهم بزند و ناخودآگاه سیاستی پرهزینه بر او و کشور تحمیل شود. تحمیل این سیاست با ترور مهمترین شخصیت سیاسی حماس در فاصله چند ساعته از مراسم تحلیف، قطعاً به تنهایی کار یک شبکه خارجی نمی‌تواند باشد چرا که اهل فن به خوبی آگاهند، برای کاری چنین دقیق و بی‌نقص ساعت‌ها زمان برای شناسایی و ردیابی لازم است اما اگر ضارب کنار دست او باشد این عملیات از بعد نظامی و عملیاتی قابل درک خواهد بود. 

2- نکته دیگری که قابل اهمیت است سیاست‌های پیچیده و مرموز پوتین و مدودوف در کشور روسیه است. مدودوف توصیه‌ای برای حل بحران در خاورمیانه داشته و معتقد است: "راه برون رفت از بحران، ایجاد جنگی فراگیر در خاورمیانه است". این نظریه عمق سیاست‌های خودخواهانه روسیه در خاورمیانه را تشریح می‌کند کشوری که با تجاوز آشکار در باتلاق جنگ اوکراین گرفتار است، در طول چندین دهه با کارشکنی‌های آشکار سران آن کشور در قبال ایران، همواره باعث بی‌ثباتی در کشور و منطقه شده است. 

صرف نظر از جنایات صدام در دوران حاکمیتش در عراق، یادآوری خاطره‌ای از "صدام حسین عبدالمجید تکریتی" رئیس جمهوری اسبق عراق، شاید به درک بهتر پیچیدگی‌های سیاست چندگانه روسیه کمک ‌کند. او گفت: "زمانی که بوش تهدید کرد، با کرملین تماس گرفتم. پوتین، با صدای بلند خندید و گفت: از تو که از شجاعان عرب هستی انتظار نداشتم از تهدید توخالی بوش بترسی! بوش جرأت حمله به عراق را ندارد. بعد از آنکه آمریکا حمله کرد، با کرملین تماس گرفتم ولی این‌بار کسی جواب مرا نداد." این گفته صدام شاید بخشی از سیاست‌های هرج و مرج طلبانه سران روس در منطقه را تایید کند و از طرفی چند چهره‌گی آنها را در "نارو زدن" و تعامل با کشورها به نمایش بگذارد که تا چه میزان در گفتارشان صادق و مسئولیت‌پذیرند. 

اینک با همه این تفاسیر آیا نمی‌توان ردپایی از شبکه نفوذ روسیه در ماجرای ترور رهبر سیاسی حماس یافت؟ به تحقیق این امر هم می‌تواند یکی از گزینه‌های بر هم زننده نظم و  ثبات منطقه‌ای در غرب آسیا باشد که قابل توجه و پیگیری است. نتیجه این که پروژه نفوذ تا عمق محیط امنیتی ایران رسوخ کرده است. این عملیات به هر طریقی که صورت گرفته باشد چه با حمایت موساد و چه با حمایت حاکمان روسیه، قطع به یقین توسط عوامل نفوذی از درون کشور اجرایی شده است.

پیشنهاد:

راه رهایی از ترور و تروریست، بستن حفره‌های نفوذ به شرح زیر است:

1- تجدید نظر در روابط با برخی از کشورها علی الخصوص کشور روسیه هزار چهره

2- پاکسازی و خانه تکانی اساسی در سیستم‌های امنیتی 

 

 

منبع/دیپلماسی ایرانی

اشتراک گذاری:
ارسال نظر
تازه‌ها
پربیننده‌ها پربحث‌ها