جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
یکی از دو دوستی که متهم هستند 9 سال قبل در جریان یک انتقام‌گیری دست به قتل زده‌اند پای میز محاکمه رفت.
این دو دوست متهم هستند دستفروشی را به خاطر جای بساط به قتل رسانده‌اند.
9 سال قبل پلیس در جریان قتل خونینی در یکی از خیابان‌های جنوبی تهران قرار گرفت. وقتی ماموران به محل رفتند تحقیقات پلیسی آغاز شد. آنها فهمیدند جوانی به نام پدرام با شلیک گلوله به قتل رسیده است. تحقیقات نشان داد پدرام در جریان یک انتقام‌گیری خونین و یک دعوای قدیمی جان خود را از دست داده است.
به این ترتیب ماموران برای شناسایی عاملان جنایت دست به کار شدند. آنها در تحقیقات دو جوان به نام‌های محسن و افشین را شناسایی کردند.
محسن متواری شده بود اما افشین بازداشت شد. او اتهام قتل را قبول نکرد و مدعی شد محسن مرتکب قتل شده است.
این متهم گفت: من با پدرام چندین بار به خاطر جای بساط دعوا کرده بودم. او اصلا آدم قانونمندی نبود و سر حرفش نمی‌ماند. پدرام هر بار جای بساط یکی از بچه‌ها را می‌گرفت. دعوای ما هم دعوای قدیمی بود. روز حادثه او فحش زشتی به من داد و من هم با دوستم محسن تماس گرفتم و از او خواستم که به کمکم بیاید. محسن با یک اسلحه آمد. من اسلحه را از او گرفتم و تیر هوایی زدم اما محسن دوباره اسلحه را پس گرفت و تیر شلیک کرد که گلوله به پدرام برخورد کرد.
محسن فراری بود و پلیس برای مدت طولانی نتوانست او را بازداشت کند اما سرانجام این متهم بعد از 9 سال بازداشت شد و پای میز محاکمه رفت.
در جلسه رسیدگی به اتهام محسن که در شعبه 8 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهمان را خواند و سپس اولیای دم در جایگاه قرار گرفتند و درخواست مجازات متهمان را کردند.
با توجه به اینکه افشین از زندان به دادگاه منتقل نشده بود محسن در جایگاه قرار گرفت. او گفت: قبول دارم که تیراندازی کردم اما عامل قتل من نیستم. من تیر هوایی را زدم و افشین خودش به سمت پدرام شلیک کرد و او را کشت. کسی که تیر کشنده را زد من نبودم.
در ادامه با توجه به اینکه یکی دیگر از متهمان نبود، قضات رسیدگی را به بعد موکول کردند.