آخرین اخبار
۰۴ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۳:۵۵
بازدید:۴۲۸
مهدی امیرجعفری در یادداشتی می نویسد: هدف اعلامی دوحه ۲، انتخاب نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در امور افغانستان بود که طبق اعلام گوترش، قرار است این موضوع از مسیر مشورت با اعضای شورای امنیت و سازمان ملل و همچنین مقامات طالبان پیگیری شود. این سخنان دبیرکل را می‌توان نشانه شکست دوحه ۲ به حساب آورد.
کد خبر : ۷۲۳۳۲

نویسنده: مهدی امیرجعفری، پژوهشگر حوزه شبه قاره

 

 


نشست دوم نمایندگان ویژه کشورها در امور افغانستان، به میزبانی سازمان ملل در روزهای یکشنبه و دوشنبه، 29 و 30 بهمن‌ماه در دوحه برگزار شد. هر چند جزییات زیادی از این نشست منتشر نشده، اما در نگاه اول و با توجه به عدم حضور نمایندگان طالبان در مذاکرات، به نظر می‌رسد این نشست با شکست مواجه شده است.  

هدف اعلامی دوحه 2، انتخاب نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در امور افغانستان بود که طبق اعلام گوترش، قرار است این موضوع از مسیر مشورت با اعضای شورای امنیت و سازمان ملل و همچنین مقامات طالبان پیگیری شود. این سخنان دبیرکل را می‌توان نشانه شکست دوحه 2 به حساب آورد. با وجود اختلافات گسترده در خصوص انتخاب نماینده ویژه، اما دبیرکل در مصاحبه مطبوعاتی‌اش پس از پایان نشست اعلام کرد کشورهای حاضر روی موضوعات مهمی از جمله این موارد توافق نظر داشتند: 

1- تبدیل نشدن افغانستان به منشا تروریسم
2- تشکیل یک حکومت فراگیر واقعی در افغانستان
3- رعایت حقوق بشر، به خصوص حقوق زنان و دختران توسط طالبان
4- لزوم ادامه مبارزه جدی طالبان با تولید و قاچاق مواد مخدر
5- نیاز بیش از 23 میلیون نفر از مردم افغانستان به کمک‌های فوری
6- چگونگی توسعه افغانستان در بلندمدت

گوترش دلیل عدم حضور طالبان را مخالفت با خواسته‌های این گروه که معادل به رسمیت شناختن آن بود، اعلام کرد و گفت: طالبان از ما خواسته بود با نمایندگان جامعه مدنی افغانستان گفت‌وگو نکنیم که از نظر ما قابل پذیرش نبود.

دبیرکل در تشریح وضعیت افغانستان نیز گفت: افغانستان در وضعیت مرغ و تخم‌مرغ است و مشخص نیست ابتدا باید طالبان را به رعایت حقوق بشر و تشکیل حکومت فراگیر مجبور کنیم و سپس سراغ ادغام آن در جامعه بین‌الملل برویم یا برعکس، اول باید حکومت طالبان را به رسمیت بشناسیم و در گام بعدی درباره حقوق بشر و سایر مسائل با آن گفت‌وگو کنیم. تحلیل گوترش نشان می‌دهد جامعه بین‌الملل هنوز با نوعی سردرگمی در موضوع افغانستان مواجه است، به خصوص آنکه شکاف و اختلاف‌نظر میان کشورهای منطقه با امریکا و متحدان آن و حتی در داخل کشورهای منطقه نیز در حال افزایش است. ریشه اصلی این اختلاف‌نظر را می‌توان در مقاومت ایران، روسیه و چین در بازگشت امریکا و متحدان غربی‌اش به صحنه افغانستان از مسیر انتخاب نماینده ویژه دبیرکل و تشکیل گروه تماس بین‌المللی تحلیل کرد.

با این حال، امریکا و متحدان اروپایی آن همچنان هر دو موضوع انتخاب نماینده ویژه و تشکیل گروه تماس با طالبان را پیگیری می‌کنند، به گونه‌ای که گوترش هم در نشست مطبوعاتی‌اش اعلام کرد این موضوعات در نشست هفته بعد شورای امنیت سازمان ملل مورد بررسی قرار می‌گیرد. وی همچنین ابراز امیدواری کرد طالبان در نشست سوم نمایندگان ویژه که قرار است در آینده نزدیک با همین ساختار اما با محتوا و در سطح متفاوت برگزار شود، حضور یابد و با جامعه بین‌الملل گفت‌وگو کند. در سطح منطقه‌ای نیز شاهد افزایش شکاف بین پاکستان با ایران، روسیه و چین هستیم. در حالی که طبق برخی اخبار، این سه کشور در همنوایی با طالبان، همراهی‌شان با انتخاب نماینده ویژه را به موافقت طالبان گره زده‌اند، اما پاکستان به صراحت اعلام کرده با این موضوع کاملا موافق است، چون این ابتکار عمل می‌تواند طالبان را به پذیرش مسوولیت‌هایش در قبال همسایگان مجبور کند.  

از سوی دیگر، اخبار غیررسمی از دوحه بیانگر برگزاری یک نشست جانبی با حضور امریکا، چین، پاکستان و اتحادیه اروپایی است که ظاهرا در این نشست در خصوص انتخاب نماینده ویژه و تشکیل گروه تماس گفت‌وگو شده است. بر همین اساس به نظر می‌رسد اسلام‌آباد در حال دوری از سایر کشورهای منطقه است و در این مسیر مانند گذشته، توانسته چین را هم تا حدودی با خودش همراه کند. 

در مقابل، طالبان بدون توجه به سیاست‌های پاکستان و بدون آنکه روابطش را با ایران، روسیه و چین محدود کند، می‌خواهد با حداکثر قدرت چانه‌زنی و به عنوان تنها نماینده افغانستان در گفت‌وگوها حاضر شود و با اعتماد به نفس ناشی از عدم مخالفت جدی در داخل افغانستان، ناتوانی گرو‌ه‌های مخالف خارج‌نشین و همراهی گسترده کشورهای همسایه با حکومتش، خواسته‌های خود را به جامعه بین‌الملل تحمیل کند . 
با این حال، به نظر می‌رسد طالبان در حال بازی در میدانی است که توسط امریکا طراحی شده است. در حقیقت، عدم حضور طالبان در نشست دوحه 2، این موضوع را به جهانیان القا می‌کند که این گروه اهل گفت‌وگو و مذاکره نه با جامعه بین‌الملل‌ و نه با سایر گروه‌های افغان نیست و در نتیجه، با توجه به وخامت اوضاع حقوق بشری، انسانی، اقتصادی و امنیتی در افغانستان، چاره‌ای جز انتخاب نماینده ویژه توسط دبیرکل سازمان ملل باقی نمانده تا بلکه این نماینده بتواند از مسیر گفت‌وگو با کشورهای مختلف و سایر گروه‌های افغان، چاره‌ای برای موضوع افغانستان پیدا کند. 

در حقیقت، به نظر می‌رسد مخالفت ادامه‌دار طالبان با موضوع انتخاب نماینده ویژه، در نهایت باعث افزایش فشار جامعه بین‌المللی به این گروه خواهد شد، به خصوص اگر پاکستان بتواند چین را با خودش همراه کند و شکاف بین کشورهای منطقه را افزایش بدهد.از این‌رو، به نظر می‌رسد نشست دوحه 2، سرآغاز مسیری جدید برای سیاست چماق و هویج جامعه بین‌الملل در تعامل با طالبان است. در این سیاست، انتخاب نماینده ویژه دبیرکل که تنها برای کشورهای با شرایط بحرانی صورت می‌گیرد، بخش چماق و تلاش برای تشکیل یک گروه تماس کوچک برای تعامل با طالبان و دادن امتیازهای مختلف به آن، بخش هویج این سیاست را تشکیل می‌دهد. بدون شک، چرخش صحنه افغانستان به خصوص تغییر موضع برخی کشورهای منطقه در راستای سیاست چماق و هویج جامعه بین‌الملل، به منافع ایران در آن کشور ضربه می‌زند./اعتماد

اشتراک گذاری:
ارسال نظر